[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــان ]
الإمام ناصر محمد اليماني
26 - صفر- 1436 هـ
18 - 12 - 2014 مـ
۲۷-آذر-۱۳۹۳ه.ش.
06:48 صباحاً
ــــــــــــــــــ

پاسخ امام مهدی به دشمن ما، صفاء؛ مردی که با هیئتی زنانه وارد شده است تا مشتش باز نشود....



بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..
"صفاء" درباره نسبت‌هایی که به من می‌دهی؛ از خداوند یاری می‌جویم؛ و شیوه جدال شما از دیدمان مخفی نیست. تمام انصار بدانند که صفاء مرد است اما در غالب یک زن ظاهر شده است، یعنی مرد است اما نام یک زن را برای معرفی خود انتخاب نموده است. او از کسانی است که شبانه روز تلاش می‌کنند مردم را از پیروی از امام مهدی ناصرمحمد یمانی بازدارند و می‌خواهند نور خداوند را خاموش ساخته و کلام-خدا-را تحریف نمایند و حق را با باطل بپوشانند. ما به آنها درسی دادیم که فراموششان نشود. آنها تصور می‌کردند ناصر محمد یمانی در مورد شناخت ذوالقرنین به بن بست رسیده است؛ چرا که نزدیک پنج سال از زمانی که ناصر محمد یمانی وعده داده بود از آیات محکم قرآن توضیح دهد ذوالقرنین کیست؛ می‌گذشت. أباهبة و امثال او ۱۰۰٪ مطمئن بودند که ناصر محمد یمانی درباره ذوالقرنین برهانی آشکار از کتاب ندارد. لذا شیاطین یهودی بشر تصمیم گرفتند ناصر محمد یمانی را به چالش بکشند تا به وعده خود عمل نماید و همان طور که از قبل وعده داده بود بیانی مفصل درباره ذوالقرنین بیاورد. پنج سال از وعده او گذشته و مسرور بوده و می‌خواستند ازاین فرصت برای به تردید انداختن انصار استفاده کنند و انصار شک کنند که ناصر محمد به آنها دروغ گفته و درمورد شناخت ذوالقرنین آنها را متوهم کرده است. لذا أباهبة از فرزندان یهودیان خیبر؛ مهدی منتظر را تحریک کرد و با هرکلامی که ممکن بود ناصر محمد یمانی را به چالش کشید تا راز ذوالقرنین را روشن نماید. أباهبة به انصار قول داده بود که ناصر محمد یمانی درمورد بیان ذوالقزنین به آنها دروغ گفته و نمی‌تواند برایشان تشریح نماید که ذوالقرنین کیست. أباهبه گفت ناصر محمد یمانی برای کسی که بخواهد درباره ذوالقرنین با او گفتگو نماید، شروط سختی قائل شده است از جمله درخواست می‌کند فرد نام و عکس خود را بگذارد. پس بنا به ادعای خودش؛ عکس و نام خود را گذاشت، اما ما براي او وزنی قایل نشديم و براي تكريم علما و امت مسلمين بيان ذوالقرنين را نوشتيم و با برهانی آشکار از سومین جد اعراب نبی الله ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم به ایشان خبر دادیم. أباهبه و شیاطین یهودی بشر غافل گیر شدند چرا که آنها - احبار یهود - نمی‌دانستند ذوالقرنین کیست وبرای همین به سراغ محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم آمدند تا از ایشان درباره ذوالقرنین سؤال کنند. اما امروز روز غافلگیری شیاطین بشر است، چون اصلاً روی اینکه ناصر محمد یمانی بیان مفصلی درباره ذوالقرنین بیاورد؛ حساب نمی‌کردند! شرط را باختند و در به فتنه انداختن انصار در پیروی از ناصر محمد یمانی بدل خوردند. همچنین مکرشان باعث شد امام مهدی ناصر محمد یمانی با بیانی مفصل درباره ذوالقرنین، بر دانش انصار بیفزاید و برایشان روشن نماید که ذوالقرنین به حق و بدون تردید ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم علیه الصلاة و السلام است. یقین و ایمان انصار بیشتر شد؛ ای جماعت یهودیان؛ شما شرط را به کلی باختید.ای شیاطین بشر که تظاهر به ایمان کرده وکفر و مکر باطنی خود را پنهان می‌نمایید تا مردم را از پیروی از مهدی منتظر حق پروردگارشان دور نمایید؛ آیا خود را از مکر خداوند درامان می‌دانید؟
و اما در مورد انصاری"الزعیم"؛ به خداوند قسم که پروردگار با رؤیای حق ذوالقرنین و اینکه او ابراهیم بن اسماعیل بن ابراهیم است او را تکریم کرده است. خداوند درآن رؤیای حق به او خبر داد که در قرآن دو ابراهیم وجود دارد و این چیزی بود که انصاري عراقی "الزعیم" در رؤیا دیده بود. هیچ کس قبل از این بیان نمی‌توانست درباره حقیقت رؤیای "الزعیم"قسم بخورد؛ مگر امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ چون به خداوند قسم من با هیچ بشری درباره نام ذوالقرنین یک کلام هم سخن نگفته بودم. نام او از سینه من بیرون نرفته بود تا اینک
ه الزعيم رؤیای حق خود را برای ما فرستاد؛ پیش خود گفتم: منزه است پروردگارم که قبل از گذاشتن بیانی که از آیات محکم قرآن نام او را روشن می‌کند؛ به انصاری الزعیم درباره نام ذوالقرنین فتوا داده است و این از حکمت بالغه خداوند است تا بیان صدق بودن رؤیای الزعیم را به حق ثابت نماید! اما با کمال تأسف تنها حجت شیاطین بشر این بود که بگویند الزعیم عراقی و ناصر محمد یمانی با یک‌دیگر توافق کرده‌اند که رؤیایی دروغین بسازند. خداوند را در برابر این نسبت‌ها به یاری می‌طلبم . لعنت خداوند تا روز و شب برپاست و تا روزی که مردم در برابر خداوند واحد و قهار بپا می‌خیزند؛ بر دروغگویان باد.
ای شیاطین بشر مکرتان کارساز نشد و انصار به فتنه نیفتادند؛ بلکه شما ناصر محمد یمانی را وادار کردید تا از آیات محکم قرآن عظیم به تفصیل درباره ذوالقرنین سخن بگوید و این باعث شد انصار ایمان بیشتری پیدا کرده و برایشان بشارتی باشد که ناصر محمد یمانی بی شک و تردید مهدی منتظر است. اما ای کسانی که این بیان حق باعث بیشتر شدن پلیدیتان شده است! شما از دید ما مخفی نیستید و به خاطر آنکه به جای به فتنه افتادن انصار باعث بیشتر شدن یقین شان نسبت به امام مهدی ناصر محمد یمانی شدید؛ غمگینید؛ چرا که بی تردید ناصر محمد یمانی شما را به دام انداخت. می‌دانید چرا پنج سال برای بیان ذوالقرنین صبر کردیم؟ برای این بود تا یکی از علمای مشهور مسلمین را وادار کنیم جرأت کند برای گفتگو جلو بیاید و بگوید:"بگذار ببینیم ناصر محمد یمانی راست می‌گوید یا دروغگوست؟" و بگوید:" من عکس و نام خود را می‌گذارم و او را به چالش می‌کشم که بگوید ذوالقرنین کیست؛ اگر با آیات محکم و بینه آن را روشن نمود که راستگوست و-درغیر این صورت- برایمان روشن می‌شود دروغ می‌گوید، ناصر محمد مجبور می شود تا اگر راستگو باشد نام ذوالقرنین را بگوید و رازهای پنهان قرآن را برایمان بیان نماید."
اما هیچ یک از علمای مشهور امت جرأت نمی‌کنند در مورد مسئله‌ای با ما گفتگو نمایند چرا که می‌بینند ناصر محمد از جاهلان نیست؛ بلکه مردی است که از بیان حق قرآن عظیم بسیار آگاه است. همه آنها در هراسند که اگر به گفتگو با ناصر محمد یمانی بپردازند؛ دربرابرشان حجت اقامه شود و امام ناصر محمد یمانی در هر مسئله‌ای در برابرشان حجت بیاورد و آن عالم در برابر وضعیتی قرار گیرد که مجبور شود در برابر مسلمانان موضع آشكار اتخاذ نموده واعلام نماید که ناصر محمد یمانی مهدی منتظر است یا او را دروغگ‌ویی بی شرم بخواند. از آنجا که علمای مشهور امت هنوز به این یقین نرسیده‌اند که مهدی منتظر به حق همان ناصر محمد یمانی است؛ لذا می‌ترسند اعلان کنند او مهدی منتظر است و نباشد. از طرفی هم می‌ترسند با اعلان اینکه او مهدی منتظر نیست؛ مسلمانان را به فتنه بیندازند و او مهدی منتظر باشد و به این ترتیب به خود ظلم کرده و امت‌ها نسل بعد از نسل آنها را لعنت کنند. برای همین است که می‌بینید با وجود اینکه تمام بیانات قرآن با قرآن ناصر محمد یمانی را جستجو کرده‌اند چون نتوانسته‌اند به اندازه سر سوزن در آن منفذی پیدا کنند؛ از گفتگو با ناصر محمد یمانی می‌گریزند. با وجود اینکه طارق السویدان از طرف هیئت علمای کشور سعودی بیانیه داده است و آنها از زبان سلیمان العلوان و طارق السویدان فتوا داده بودند که جواب تمام بیانات ناصر محمد یمانی را به صورت حجت دربرابر حجت خواهند داد و ثابت می‌کنند او کاملاً گمراه است و پاسخ‌هایشان در پایگاه سلیمان العلوان گذاشته می‌شود - این خبری بود که طارق السویدان به ما داد-.؛پس امام مهدی شمشیر خود را بیرون کشیده و سوار بر اسب خود در ميدان مبارزه در بیان حق قرآن عظیم "هل من مبارز" طلبيد. چالش را به حق با چالش جواب داديم زيرا عاملی که باعث فتنه آنان شد این است که چگونه من حدیثی را انکار می‌کنم که تمام علما در مورد آن اتفاق نظر دارند .حدیثی که در مسلم و البخاری از جانب نبی نقل شده است:
[ ص: 226 ] الحديث الثامن عن ابن عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال : أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله ، وأن محمدا رسول الله ، ويقيموا الصلاة ، ويؤتوا الزكاة ، فإذا فعلوا ذلك ، عصموا مني دماءهم وأموالهم ، إلا بحق الإسلام ، وحسابهم على الله تعالى رواه البخاري ومسلم.
[ به من فرمان داده شده با مردم بجنگم تا به یکتایی خداوند و رسالت من شهادت دهند و نماز بپا داشته و زکات بدهند که اگر چنین کردند خون و اموالشان از من درامان است مگر به حق اسلام و حسابشان با خداست]
سپس امام مهدی ناصر محمد یمانی به آنها پاسخ داد و حدیث دروغین آنها را با آیات محکم و بینه کتاب که از آیات بنیادین آن هستند؛ درهم کوبید و خاکسترش را هم به باد داد و دهان تمام علمای مسلمین را بست و به حق خاموششان ساخت. به هیئت علمای مملکت عربستان سعودی گفتیم: از آنجا که شما وعده داده بودید در برابر ناصر محمد حجت خواهید آورد و به تمام بیانات او در باره قرآن پاسخ خواهید داد، پس باید این فتوا را قبل از اطلاع از بیان قرآن با قرآن او داده باشید. برای همین بعد از اطلاع از بیانات ناصر محمد یمانی؛ نخواهيد توانست حتی در یک مسئله در برابرش حجت بیاورید و و گذشت زمان بين ما حكم خواهد كرد ؛ تا ببینیم شما راست می‌گویید یا ناصر محمد یمانی؟
اعلانشان در روزنامه يمني "حشد " گذاشته شد و مردمی که از امر ما باخبر شده بودند؛ منتظر ماندند تا جواب هیئت علمای سعودی را بشنوند. اما روزها و هفته‌ها و ماه‌ها و سال‌ها گذشت و حتی در یک مسئله، کوچکترین حجتی دربرابر ناصر محمد یمانی اقامه نشد .سپس درمورد دادن فتوا به گمراه بودن ناصر محمد یمانی، سکوت کردند ؛ چون می‌دیدند حجت ناصر محمد قوی است و او واقعاً به علم بیان حق قرآن عظیم احاطه کامل دارد. اما هنوز برایشان بی تردید یقین پیدا نشده که ناصر محمد؛ مهدی منتظر است لذا ترجیح داده‌اند فعلاً سکوت کنند و منتظرند ببینند علی عبدالله صالح قبل از تسلیم رهبری به امام مهدی ناصر محمد یمانی خواهد مرد یا زنده می‌ماند و این امر محقق می شود؟ به هرحال با اینکه این امر به اذن خداوند، اتفاق خواهد افتاد و خداوند کار خود را به انجام می‌رساند؛ ولی اکثر مردم این را نمی دانند. اما بیان حق قرآن عظیم برایشان کافی نیست؟ خداوند آنها را بیامرزد و وبصیرت دیدن حق را به آنان عنایت نموده و به راه راست-صراط مستقیم- هدایتشان نماید.
مهم این است که امام مهدی ناصر محمد یمانی؛ همچنان سوار بر مرکب خویش و با شمشیر خود که همانا بیان حق قرآن عظیم است در میدان جولان می‌دهد و به حق همآورد می‌طلبد و این از روی غرور نیست. بلکه مهدی منتظر حق پروردگار با بیان حق قرآن منبریان و مفتیان همه کشورها را به چالش می‌کشد. با اینکه من پنج سال شب و روز صبر کردم تا شاید یکی از مفتی‌ها یا علمای بزرگ پیش بیاید واز آیات محکم ذکر با هم گفتگو کنیم و بخواهد از ذوالقرنین بگویم؛ بازهم هیچ کس جرأت نکرد عکس و نام خود را بگذارد تا به حرج نیفتد. چون می‌دانند در غیر این صورت ناصر محمد یمانی گفتگو ر
ا نمی‌پذیرد. هر یک از آنان می‌گوید:" او عالم بزرگی است چرا خودم را گرفتار کنم من قادر به رویارویی با ناصر محمد یمانی نیستم. بگذار کسی دیگر جلو بیاید چون می‌ترسم او مهدی منتظر باشد و من او را تکذیب نمایم و تاریخی سیاه برای خود رقم بزنم. او را به کس دیگری وامی‌گذارم". این عذر بسیاری از علمای مسلمین است.
به هرحال انتظار
طولانی شد و بسیاری از علمای امت با اسامی مستعار در گفتگو شرکت می‌کردند؛ اما شیاطین بشر به دام تأخیر پنج ساله افتادند و گفتند:"حال که ناصر محمد یمانی پنج سال بعد از قولی که داده بود؛ هنوز روشن نکرده که ذوالقرنین کیست؛ لذا باید جستجوی او در قرآن به جایی نرسیده باشد و نمی داند ذوالقرنین کیست و در برابر انصارش به مخمصه افتاده است. حال وقت آن است که انصار را به شک بیندازیم تا درامر پیروی از او به فتنه بیفتند".آنگاه شیاطین بشر مهدی منتظر ناصر محمد یمانی را تحریک کردند و أباهبة عکس و نام خود را گذاشت- و قسم خورد که مشخصاتش درست است- و دیگر حجتی برایمان باقی نماند که بیان ذوالقرنین را به تأخیر بیندازیم، پس از آیات محکم قرآن آن را به تفصیل برای قومی که ایمان دارند بیان نمودیم و یهودیان شرط را باختند.
می‌بینم که به دامها می خندید؛ اما بفرمایید؛ در دام تأخیر پنج ساله در باره ذوالقرنین افتادید و تصور کردید من نمی‌دانم ذوالقرنین کیست. می‌خواهید انصار را دچار توهم کنید تا مرا دروغ‌گو بدانند و ناصر محمد را به چالش کشیدید که بگوید ذوالقرنین کیست. ما به طور مفصل آن را توضیح دادیم و شما شرط را باختید و ایمان انصار بیشتر شد و تثبیت گردید؛ مگر بندگان نعیم اعظم از گروهی که محبوب خداوندند و محب او؛ بریقین آنها چیزی اضافه نشد؛ چون قبل از بیان ذوالقرنین؛ به یقین رسیده بودند! علت یقینشان هم این است که آنها درنفس خود از حقیقت اسم اعظم الهی آگاهند و می‌دانند که به حق بزرگتر از نعیم بهشت است.
ای مردی که با نام صفاء با هیئتی زنانه ظاهر شده‌ای؛ می بینم اسم اعظم الهی را افسانه و اسطوره می‌دانی! اما انصاری که بندگان نعیم اعظم هستند؛ از حقیقت آن آگاه بوده و تمام ملکوت خداوند نیز نمی‌تواند آنان را به فتنه بیندازد چون تا رضوان در نفس خداوند تحقق نیابد و حزن از نفس خداوند متعال نرود؛ راضی نخواهند شد. صفاء! ای مردی که به شکل زنان درآمده‌ای؛ خداوند بر همه چیز قادر است و اگر بخواهد اهالی آتش را بیرون آورده و مشمول رحمت خود می‌نماید. دانش و رحمت پروردگارم همه چیز را در برمی‌گیرد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (۱۲۸)} صدق الله العظيم [الأنعام]،
به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (۱۲۸)
} صدق الله العظيم.
تصدیق فرموده خداوند تعالی:
{إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ (۱۰۳) وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ (۱۰۴) يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ (۱۰۵) فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (۱۰۶) خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (۱۰۷) ۞ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (۱۰۸)} صدق الله العظيم [هود]،

به فرموده خداوند تعالی بنگر:
{فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (۱۰۶) خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (۱۰۷)
} صدق الله العظيم

این اشاره پروردگار عالمیان به کسانی است که به خود ظلم کرده‌اند تا بدانند و از رحمت خداوند مأیوس نشوند؛ خدایشان را خوانده و از او تقاضای رحمت نمایند و یقین داشته باشند که جز رحمت خداوند ارحم الراحمین چیزی ندارند . بگویند:
"
ربنا ظلمنا أنفسنا فإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكونن من الخاسرين}[
الأعراف]
خداوند برآنها رحمت آورده وآنان را از آتش بیرون خواهد آورد. تصدیق فرموده خداوند تعالی:

{إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (۱۰۷)}
صدق الله العظيم.
ما با بیان حق قرآن؛ اسراری را به اهالی آتش یاد می‌دهیم تا خودشان به ما کمک کنند تا نعیم اعظم تحقق یابد. برای همین است که به ایشان می‌آموزیم از رحمت خداوند ارحم الراحمین مأیوس نشوند. به آنها یاد می‌دهیم تا بدانند
خداوند بعد ازمرگ باب اعمال را می‌بندد واما باب دعا ... این دررحمت الهی است و مگر می‌شود خداوند در رحمت و کرم خود را ببندد!
مگر عقل ندارید؟ چقدر
کسی را که تلاش می‌کند تمامی انسان ها را نجات دهد مسخره می‌کنید، شما فضل خداوند ورحمت او به مؤمنین را مسخره می‌کنید! آیا نمی‌خواهید از شکرگزاران باشید؟ پس صبر جمیلی خواهم داشت و در برابر نسبت‌های شما ازخداوند یاری می‌طلبم.
وسلامٌ على المرسلين والحمد لله ربّ العالمين..

خليفة الله وعبده الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.

اقتباس المشاركة 169980 من موضوع ردّ الإمام المهدي على عدوّنا صفاء؛ رجل في ثوب امرأة لكي لا يُكتَشف أمره..



[ لمتابعة رابط المشاركـــــــــــــة الأصليّة للبيــان ]
https://mahdialumma.net./showthread.php?p=169977

الإمام ناصر محمد اليماني
26 - 02 - 1436 هـ
18 - 12 - 2014 مـ
06:48 صباحاً
ــــــــــــــــــ



ردّ الإمام المهديّ على عدوّنا صفاء؛ رجلٌ في ثوب امرأة لكي لا يُكتَشف أمره ..

بسم الله الرحمن الرحيم، وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين، أمّا بعد..
فالله المستعان على ما تصفون يا صفاء ولا يخفى علينا أسلوبكم في الجدل، فاعلموا يا معشر الأنصار أنّ صفاء رجلٌ يلبس ثوب امرأة، بمعنى أنّه رجلٌ وجعل مُعرّفه امرأة، وهو من الذين يصدّون عن اتّباع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني ليلاً ونهاراً ويريدون أن يطفئوا نور الله ويحرّفوا الكلم عن مواضعه المقصودة ويُلبِسوا الحقّ بالباطل، ولقد لقّنّاهم درساً لن ينسوه كونهم ظنّوا أنّ ناصر محمد اليماني وصل إلى طريقٍ مسدودٍ في معرفة من هو ذو القرنين لأنّه مرّ ما يقارب خمس سنوات منذ أن وعد ناصر محمد اليماني ببيانٍ من محكم القرآن من هو نبيّ الله ذو القرنين، فظنّ أبو هبة ومن كان على شاكلته أنّ ناصر محمد اليماني 100% لم يتوصل إلى برهانٍ مبينٍ في شأن ذي القرنين، ولذلك قرّر شياطين البشر من اليهود أن يتحدّوا ناصر محمد اليماني بأن يفيَ بما وعد ببيان ذي القرنين ويفصّله تفصيلاً كما وعد من قبل. ومرّ على وعده خمس سنواتٍ وفرحوا ووجدوها فرصةً ليمكروا حتى يشكِّكوا الأنصار أنّ ناصر محمد يكذب عليهم وأنّه يوهمهم أنّه يعلم من هو ذو القرنين كذباً. ولذلك استفزّ المهديَّ المنتظَرَ أبو هبة من ذرّية يهود خيبر فتحدى ناصرَ محمد اليماني بكلّ كلمات التحدي أن يبيّن ذي القرنين، ووعد الأنصار أبو هبة بأنّ ناصر محمد اليماني لن يستطيع أن يفصّل لهم من هو ذو القرنين كون ناصر محمد اليماني يعدهم كذباً ببيان ذي القرنين. وقال أبو هبة إنّ ناصر محمد اليماني إنّما يضع شروطاً تعجيزيّة لمن أراد أن يحاوره في شأن ذي القرنين وذلك بتنزيل اسمه وصورته، فمن ثمّ قام أبو هبة بتنزيل اسمه وصورته كما يزعم ولكنّنا لم نُقِم له وزناً وأكرمنا بالبيان كافة علماء المسلمين وأمّتهم وعلّمناهم بالبرهان المبين عن جَدّ العرب الثالث نبيّ الله إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم، وتفاجأ أبو هبة وشياطين البشر من اليهود بما لم يكونوا يحتسبون، فهم (أيْ أحبار اليهود) لا يعلمون من هو ذو القرنين ولذلك جاءوا ليسألوا محمداً رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلم عن ذي القرنين. ولكن قد تفاجأ شياطين البشر اليوم بما لم يكونوا يحتسبون بأنّ ناصر محمد اليماني سوف يفصّل بيان ذي القرنين تفصيلاً! وخسروا الرهان فَبَدَلَ أنْ يُفْتتَنَ الأنصارُ عن اتّباع ناصر محمد اليماني وأيضاً وبسبب مكرهم زاد الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني أنصاره علماً ببيانٍ مفصّلٍ عن ذي القرنين وتبيّن لهم أنّه حقاً إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم عليه الصلاة والسلام لا شك ولا ريب. فازداد الأنصار يقيناً وإيماناً وخسرتُم الرهان يا معشرَ اليهود بكل المقاييس ويا شياطينَ البشر من الذين يُظهرون الإيمان ويُبطنون الكفر والمكر للصدّ عن اتّباع المهديّ المنتظَر الحقّ من ربّهم، فهل تأمنوا مكر الله؟

وأما بالنسبة للزعيم الأنصاري، فوالله الذي لا إله غيره إنّ الله أكرمه بالرؤيا الحقّ عن ذي القرنين بأنّه إبراهيم بن إسماعيل بن إبراهيم وعلّمه الله في الرؤيا الحقّ أنّهما إبراهيمان في القرآن وكان ذلك في رؤيا للزعيم الأنصاري العراقي، ولا أحد يستطيع أن يقسم من قبل البيان على حقيقة رؤيا الزعيم إلا الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني كوني أقسم بالله العظيم ما كلّمت باسم ذي القرنين أحداً من البشر وما تجاوز صدر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني حتى إذا أرسل إلينا الزعيم برؤياه الحقّ قلت: سبحان ربّي الذي أفتى الأنصاري الزعيم في شأن ذي القرنين من قبل تنزيل بيان اسمه من محكم القرآن وذلك لحكمةٍ من الله بالغةٍ حتى يأتي البيان مصدقاً لرؤيا الزعيم بالحقّ! ولكن للأسف ما كانت حجّة شياطين البشر إلا أن قالوا إنّما اتّفق الزعيم العراقي وناصر محمد اليماني على افتراء الرؤيا. والله المستعان على ما تصفون ولعنة الله على الكاذبين ما تعاقب الليل والنهار إلى يوم يقوم الناس لله الواحد القهار.

وفشل مكركم يا معشر شياطين البشر ولم تفتنوا الأنصار؛ بل أجبرتم ناصر محمد اليماني على أن يفصّل لأنصاره بيان ذي القرنين تفصيلاً من محكم القرآن العظيم وزادهم ذلك إيماناً وهم يستبشرون أنّ ناصر محمد اليماني هو حقاً المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب.
وأمّا أنتم يا من لا تخفون علينا فزادكم البيان الحقّ رجساً إلى رجسكم وحزنتم كونكم بَدَلَ أن تُحقِّقوا فتنة الأنصار تسبّبْتُم في زيادة يقينهم في شأن الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لأنّ ناصر محمد اليماني أوقعكم في الفخ لا شكّ ولا ريب. فهل تعلمون لماذا صبرنا خمس سنواتٍ منذ الوعد ببيان ذي القرنين؟ وذلك لكي أجبر أحد علماء الأمّة المشهورين لدى المسلمين أن يتجرَّأ للحوار فيقول: "سوف ننظر أصدق ناصر محمد اليماني أم كان من الكاذبين؟". فيقول: "فسوف أنزل صورتي واسمي وأتحدّاه أن يُبيّن لنا من هو ذو القرنين، فإن بيّنَه بآياتٍ محكماتٍ فصدق أو يتبيّن لنا أنّه من الكاذبين، وذلك كون ناصر محمد مجبرٌ أن يُبيّن لنا من هو ذو القرنين بالاسم ويفصّل لنا خفايا أسرار الكتاب إن كان من الصادقين".

ولكنّ علماء الأمّة المشهورين لم يتجرَّأ أحدٌ منهم أن يحاورنا في أيّ مسألةٍ كونهم يرون ناصر محمد اليماني ليس من الجاهلين بل رجلٌ عليمٌ بالبيان الحقّ للقرآن العظيم ويخشى كلٌّ منهم أن يحاور ناصر محمد اليماني فمن ثمّ يقيم عليه الإمام ناصر محمد الحجّة في كلّ مسألةٍ يحاوره فيها فيصبح العالِم مُطالباً بموقفٍ مُعْلنٍ للمسلمين تجاه ناصر محمد اليماني بأنّه المهديّ المنتظَر أو كذّاب أشِرٌ. وبما أنّ علماء الأمّة المشهورين لم يوقنوا بعد أنّ المهديّ المنتظَر هو حقاً ناصر محمد اليماني ولذلك يخشون أن يعلنوا بأنّه المهديّ المنتظَر وهو ليس هو، وكذلك يخشون أن يفتوا المسلمين أنّه ليس المهديّ المنتظَر وهو هو المهديّ المنتظَر فيظلموا أنفسهم وتلعنهم الأمم جيلاً بعد جيلٍ، ولذلك تجدونهم يتهرّبون من حوار ناصر برغم أنّهم فتّشوا في كافة بيانات ناصر محمد اليماني للقرآن بالقرآن فلم يجدوا مدخلَ خرم إبرة برغم أنّه صدر إعلانٌ من علماء هيئة المملكة العربيّة السعوديّة على لسان طارق السويدان وأفتوا على لسان سليمان العلوان وطارق السويدان أنّهم سوف يقيمون الحجّة على ناصر محمد اليماني فيردّون على كافة بياناته الحجّة بالحجّة فيثبتون أنّه على ضلالٍ مبينٍ، ووعدوا بتنزيل الردّ في موقع سليمان العلوان وهذا ما أخبرَنا به طارقُ السويدان. ومن ثمّ سلّ سيفه الإمام المهديّ وامتطى مركب جواده وقلنا هل من مبارزٍ بالبيان الحقّ للقرآن العظيم؟ وقابلتُ التحدّي بالتحدّي بالحقّ كون سبب فتنتهم هو كيف أنّي أنكرت حديثاً متفقاً عليه وهو قول النبي كما يزعمون في كتاب البخاري ومسلم كما يلي:
[ ص: 226 ] الحديث الثامن عن ابن عمر رضي الله تعالى عنهما أن رسول الله صلى الله عليه وسلم قال : أمرت أن أقاتل الناس حتى يشهدوا أن لا إله إلا الله ، وأن محمدا رسول الله ، ويقيموا الصلاة ، ويؤتوا الزكاة ، فإذا فعلوا ذلك ، عصموا مني دماءهم وأموالهم ، إلا بحق الإسلام ، وحسابهم على الله تعالى رواه البخاري ومسلم.

ومن ثمّ جاءهم الردّ من الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني فنسفتُ الحديث المفترى نسفاً بآياتٍ محكماتٍ بيّناتٍ من آيات أمّ الكتاب وأخرست كافة ألسنة علماء المسلمين بالحقّ وألجمتهم إلجاماً؛ بل قلت لهيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة: فبما أنّكم قد وعدتم بأن تقيموا الحجّة على ناصر محمد فتردّوا على كافة بياناته للقرآن فلا بدّ أنّ فتواكم هذه قلتموها من قبل أن تطّلِعوا على بيان ناصر محمد اليماني للقرآن بالقرآن، ولكنّكم من بعد الاطلاع على بيان ناصر محمد اليماني فلن تستطيعوا أن تقيموا الحجّة ولو في مسألةٍ واحدةٍ فقط والأيام بيننا، ولسوف ننظر أصدقتم أم صدق ناصر محمد اليماني؟

وتمّ تنزيل إعلانهم في جريدة (حشد اليمانية)، وانتظر الناس ممن أظهرهم الله على أمرنا فانتظروا ردّ هيئة علماء المملكة يوماً بعد يومٍ وأسبوعاً بعد أسبوعٍ وشهراً بعد شهرٍ وسنةً بعد سنةٍ ومضت سنونٌ ولم يجدوا ثغرةً واحدةً ليقيموا على ناصر محمد اليماني الحجّة فيها ولو في مسألةٍ واحدةٍ، فمن ثمّ سكتوا عن إعلان الفتوى للمسلمين أنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ لكونهم وجدوا أنّ حجّة ناصر محمد هي الأقوى ووجدوه حقاً هو العالِم المهيمن بعلمه بالبيان الحقّ للقرآن العظيم. ولكنّهم لم يوقنوا أنّ ناصر محمد هو المهديّ المنتظَر لا شك ولا ريب، ففضلوا السكوت إلى حين؛ بل يترقّبوا هل يموت علي عبد الله صالح من قبل أن يسلّم قيادة اليمن للإمام المهدي ناصر محمد اليماني أم إنّه سوف يتحقّق ذلك؟ وعلى كل حالٍ فبرغم أنّه سوف يتحقق ذلك بإذن الله فإنّ الله بالغٌ أمره ولكنّ أكثر الناس لا يعلمون. ولكن ألا يكفيهم البيان الحقّ للقرآن العظيم؟ وغفر الله لهم وبصّرهم بالحقّ المبين وهداهم إلى الصراط المستقيم.

والمهم، إنّ الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني لا يزال يصول ويجول على صهوة جواده بسيف البيان الحقّ للقرآن العظيم متحدياً بالحقّ وليس تحدي الغرور؛ بل تحدي المهديّ المنتظَر الحقّ بالبيان الحقّ للذكر لكافة خطباء المنابر ومفتي الديار في جميع الأقطار، وبرغم أنّي صبرتُ خمس سنوات وأنا أنتظر الليل والنهار أحدَ علماء المسلمين الكبار أو أحد مفتي الديار أنْ يأتي للحوار من محكم الذكر طالباً تفصيل بيان ذي القرنين ولكن لم يتجرَّأ أحدٌ منهم أن ينزّل صورته واسمه حتى لا يُحرج نفسه كونه يعلم أنه لا قِبَلَ له بحوار ناصر محمد اليماني فيقول أحدهم: "هذا عالِمٌ كبيرٌ فلماذا أحرج نفسي ولست كفؤاً لحوار ناصر محمد اليماني فلأدعه لغيري خشية أن يكون هو المهديّ المنتظَر فأكذّبه فأجعل لنفسي تاريخاً أسود؛ فلسوف أدعه لغيري". وكان هذا عذر كثيرٍ من علماء المسلمين.

وعلى كل حالٍ فقد طال الانتظار وكثيرٌ من علماء الأمّة يحاورون باسمٍ مستعارٍ في طاولة الحوار العالميّة ولكنّ شياطين البشر وقعوا في فخ الانتظار خمس سنوات وقالوا: "فما دام ناصر محمد اليماني لم يبيّن من هو ذو القرنين برغم أنّه وعد ببيانه من قبل خمس سنوات فلا بدّ أنّ ناصر محمد اليماني بحث في القرآن ولم يجد من هو ذو القرنين فأوقع نفسه في حرجٍ شديدٍ مع أنصاره، وآن الأوان لتشكيك أنصار ناصر محمد ولنفتنهم عن اتباعه". فمن ثمّ استفزّ شياطين البشر المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني وقام أبو هبة بتنزيل صورته واسمه -كما أقسم على ذلك- فلم تبقَ لنا حجّة بتأخير بيان ذي القرنين فمن ثمّ فصّلناه تفصيلاً من محكم القرآن لقومٍ يؤمنون وخسر الرهان معشر اليهود.

وأراكم تستهزئون بالفخوخ يا معشر شياطين البشر، وها أنتم وقعتم في فخّ تأخير بيان ذي القرنين طيلة خمس سنوات حتى ظننتم أنّي لا أعلم من هو ذو القرنين، وتريدون أن توهموا الأنصار أنّي من الكاذبين فتحدَّيتُم ناصر محمد أن يبيِّن من هو ذو القرنين، فمن ثمّ بيّنّاه وفصّلناه تفصيلاً وخسرتم الرهان وازداد الأنصار إيماناً وتثبيتاً إلا عبيد النعيم الأعظم من قومٍ يحبّهم الله ويحبونه فلم يزدَد يقينهم شيئاً لأنّهم موقنون من قبل بيان ذي القرنين! وسبب يقينهم هو أنّهم علموا حقيقة اسم الله الأعظم في نفوسهم أنّه حقاً النعيم الأكبر من نعيم جنات النعيم.

وأراك يا صفاء (الرجل في ثوب امرأة) تصف اسم الله الأعظم بالأسطورة! ولكنّ الأنصار عبيد النعيم الأعظم وجدوه حقيقةً فلن تستطيع فتنتهم بملكوت الله أجمعين كونهم لا ولن يرضوا حتى يتحقّق رضوان نفس ربّهم فيذهب الحزن من نفسه تعالى.
واعلم يا صفاء الرجل في ثوب امرأة أنّ الله على كلّ شيء قدير، فإن يشأ أن يُخرج أهل النار من النار فيدخلهم في رحمته فربّي وسِع كل شيء رحمةً وعلماً؛ فاعلم أنّ الله على كلّ شيء قدير. تصديقاً لقول الله تعالى: {وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ ۖ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا ۚ قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128)} صدق الله العظيم [الأنعام]، فانظر لقول الله تعالى: {قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ (128)} صدق الله العظيم.

وتصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً لِّمَنْ خَافَ عَذَابَ الْآخِرَةِ ۚ ذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّجْمُوعٌ لَّهُ النَّاسُ وَذَٰلِكَ يَوْمٌ مَّشْهُودٌ (103) وَمَا نُؤَخِّرُهُ إِلَّا لِأَجَلٍ مَّعْدُودٍ (104) يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ (105) فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (106) خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّك ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (107) ۞ وَأَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۖ عَطَاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ (108)} صدق الله العظيم [هود]، فانظروا لقول الله تعالى: {فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ (106) خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ إِلَّا مَا شَاءَ رَبُّكَ ۚ إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (107)} صدق الله العظيم.

وتلك إشاراتٌ من ربّ العالمين للذين ظلموا أنفسهم فأدخلهم النار أن لا يستيئسوا من رحمة الله، فليدعوا ربّهم فيسألوه برحمته وهم موقنون أنْ ليس لهم إلا رحمة الله أرحم الراحمين، فيقولون: "ربنا ظلمنا أنفسنا فإن لم تغفر لنا وترحمنا لنكونن من الخاسرين". فيرحمهم الله ويخرجهم من النار. تصديقاً لقول الله تعالى: {إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ (107)} صدق الله العظيم.

ونحن نُعَلِّمُ أهل النار بأسرار البيان الحقّ للقرآن وذلك حتى يساعدونا بأنفسهم على تحقيق النعيم الأعظم ولذلك نعلِّمهم أن لا يستيئِسوا من رحمة الله أرحم الراحمين، ونعلِّمهم إنّ الله أغلق من بعد الموت باب الأعمال ولكن باب الدعاء هو باب كرم الله ورحمته فكيف يغلق باب كرمه ورحمته! أفلا تعقلون؟ فلكم تستهزئون بمن يسعى لإنقاذ الناس أجمعين، ولكم تستهزئون بفضل الله ورحمته على المؤمنين! أفلا تشكرون؟ فصبرٌ جميلٌ والله المستعان على ما تصفون.

وسلامٌ على المرسلين، والحمد لله ربّ العالمين..
خليفة الله وعبده؛ الإمام المهدي ناصر محمد اليماني.
____________

اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..