الموضوع: گپی با عزیزانم در راه خدا، انصار پیشگام برگزیده و تمام مومنان و حق‌جویان عالم و هشداری بزرگ از جانب خداوند بلندمرتبه و توانا..

النتائج 1 إلى 2 من 2
  1. افتراضي گپی با عزیزانم در راه خدا، انصار پیشگام برگزیده و تمام مومنان و حق‌جویان عالم و هشداری بزرگ از جانب خداوند بلندمرتبه و توانا..

    -1-
    امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
    08 - صفر - 1446 هـ
    12 - 08 - 2024 مـ
    ۲۲ - مرداد - ۱۴۰۳ ه.ش.
    09:08 صبح
    (بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)
    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://mahdialumma.net./showthread.php?
    p=456899

    ________

    گپی با عزیزانم در راه خدا، انصار پیشگام برگزیده و تمام مومنان و حق‌جویان عالم و هشداری بزرگ از جانب خداوند بلندمرتبه و توانا....

    سلام خدا و رحمت و برکات و نعیم رضوان او بر عزیزانم و دوستداران پروردگارم، انصار پیشگام برگزیده، جماعتی که محبوب خداوند و محبان او هستند. به گپی خصوصی و عمومی با عزیزانم، آنانی که راهِ نعیم اعظم به‌سوی پروردگارم را اختیار کرده‌اند، خوش آمدید. کسانی که با «الرحمن» عهد بسته‌اند روز لقای پروردگارشان راضی نشوند مگر خداوند راضی شود و حزن از نفس او رخت بربندد. اینان، اینان، اینان قومی هستند که خدا آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند و خداوند وعده‌ی برانگیخته شدن آنها را در این امت داده است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را دیده و از آن آگاه شده‌اند و برای همین ملکوت جنات نعیم خداوند در نظرشان ارزشی ندارد. خلاصه بگویم پروردگارشان آنان را با ملکوت نعیم جنتش راضی نخواهد کرد، فرقی ندارد این نعیم چقدر بزرگ باشد، بزرگیِ تا بی نهایت آن هم باعث رضایتشان نخواهد شد و با نعمت «جنات نعیم» رضایت نمی‌دهند. شهادت حق خود را با قسم به نام خدا تزکیه می‌کنم: به خداوند واحد قهار که خالق جن از شراره آتش و انسان از گِل سفالین‌گون است قسم، همان‌قدر که غیرممکن است خدایی غیر از خداوند یکتا وجود داشته باشد، همان‌قدر هم غیر ممکن است آنها با جنات نعیم راضی شوند، مگر اینکه پروردگارشان در نفسش راضی شود و حزین نباشد. از نظر آنها، نعیم اعظم همین است و بعد به جایگاه‌های بهشتیشان در جنات نعیم و ضیافت پروردگارشان رضایت داده و آن را می‌پذیرند. اما قبل از اینکه خداوند در نفسش راضی شود و دیگر حزین نباشد، محال است رضایت دهند، همان‌طور که محال است خدایی جز خداوند یکتا وجود داشته باشد؛ خداوند از این نسبت‌ها پاک و منزه و بسی والاتر است. آنان حقیقت نام اعظم الهی را درک کرده و دریافته‌اند این نام همان‌طور که خداوند در آیات محکم کتابش آن را وصف کرده‌است، حقیقتاً نعیمی است که از نعیم جنت خداوند بسیار بزرگتر است، تصدیقِ فتوای خداوند در آیات محکم کتابش که درباره نعیم رضوان خدا نسبت به بندگانش آمده است، آنها واقعاً این نعیم را از نعیم جنت الهی بسیار بزرگتر یافته‌اند و آن رضوان نفس خداوند و حزین نبودن خداوند در نفسش است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَٰجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلْعِبَادِ ‎﴿١٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ]
    ولی «رضوان خداوند» حقیقتی است که در قلب بندگانش قابل حس کردن است و می‌بینند رضوان الهی واقعاً از «جنات نعیم» الهی بزرگتر است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتِ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّٰتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
    آنان گروهی از دوستداران خداوند در این «امت معدود» هستند،
    پس با یقین بدانید که قضیه آنها سنگین‌ترین مورد در پرونده‌ی کتاب است، بلکه بزرگترین مصیبت و قارعه در کتاب، بعد از آن است که خداوند، خلیفه‌ی خود امام مهدی را برانگیخت که به حال خداوند آگاه است [خبیر بالرحمن]. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ ۚ ٱلرَّحْمَٰنُ فَسْـَٔلْ بِهِۦ خَبِيرًا ‎﴿٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الفُرۡقَانِ]
    اینجاست که هرکس که خدا را دوست داشته باشد، حتماً می‌خواهد از کسی که به حال خداوند آگاه است
    [خبیر بالرحمن]، حال خداوند «الرحمن الرحیم» را بپرسد و کسی که از حال الرحمن آگاه‌ است، به آنان می‌گوید: همانا که پروردگارتان، خداوند «ودود» که بسیار مهربان است، در نفس خود برای تمام امت‌های گمراهی که با عذاب الهی هلاک شده‌اند، متحسر و حزین است. کسانی که با فرستادن رسولان، در برابرشان حجت اقامه شد تا خداوند یکتا را بدون گرفتن شریک عبادت کنند، اما از روی گمراهی و جهالت، رسولان الهی و دعوت حق پروردگارشان را تکذیب کردند. تا اینکه رسولان خداوند در قلبشان احساس عجز و شکست کرده و دست دعا به درگاه خداوند برآوردند و خداوند نیز دعایشان را مستجاب نمود و قومشان را هلاک نمود و به‌جای آنان، رسولان و مومنان را در زمین جانشینشان کرد و آنان از یاری الهی شادمان شدند. این وعده‌ی خداوند به رسولان و کسانی است که ایمان آورده و از دعوت حق پروردگارشان پیروی می‌کنند و خداوند به وعده‌ی خود عمل می‌کند، همانا که خداوند خلف وعده نمی‌نماید. اما دوستداران خدا! بعد از اینکه خداوند کسانی را که نسبت به دعوت رسولانش کافر بودند، هلاک کرد، چه رخ می‌دهد؟ حتماً بعد از اینکه خداوند با عذابش آنان را هلاک نمود، به‌خاطر کوتاهی‌هایی که در حق پروردگارشان کرده بودند، پشیمان می‌شوند. خداوند به شما خبر داده است در چه حالی هستند، خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَٱتَّبِعُوٓا۟ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ ٱلْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].
    این حال تمام کافران گمراهی است که رسولان خداوند و پروردگار عالمیان را تکذیب کردند و خداوند آنان را هلاک نمود. تک‌تک آنها می‌گویند:
    {يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ: ٥٦].
    سوالی که در وهله‌ی اول برای عقل و منطق مطرح می‌شود این است: اینان که دیگر اصرار به کفر و نافرمانی در برابر خداوند بزرگ ندارند، ولی از رحمت خدا مأیوس شده‌اند، چون در حیات دنیویشان خدا را نشناختند، در آخرت هم او را نشناخته و درک نمی‌کنند او ارحم الراحمین است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَمَن كَانَ فِى هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ‎﴿٧٢﴾} صدق الله العظیم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].
    و گمان کردند چون حجت بر آنها اقامه شده است، پس باید از رحمت خدا مأیوس شوند و با این کار به خود ستم کردند و خدا هلاکشان کرد و برای همین امیدی به رحمت خدا ندارند. آنان گمان می‌کنند درِ دعا به درگاه خداوند بسته شده است و نمی‌توانند از او درخواست کنند به حق رحمتی که بر خود فرض نموده‌ است، آنان را بیامرزد و مورد عفو قرار دهد. گمان می‌کنند بعد از اینکه خداوند هلاکشان کرد، دیگر این در بسته شده است، برای همین می‌بینیم در آخرت از خدا نمی‌خواهند به حق رحمتی که بر خود واجب نموده، آنان را ببخشد. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنۡعَامِ].
    شاید تمام کسانی که خدا را دوست دارند بخواهند بگویند: «ناصر محمد یمانی، از احوال کافران گمراه بعد از مرگشان باخبر شدیم، آنها برایمان مهم نیست. خداوند به آنان ظلم نکرده است، خودشان در حق خود ظلم کردند. آنچه که برای ما مهم است احوال خداوند است و از آنجا که تو از حال الرحمن باخبری، به ما بگو خداوند الرحمن و الرحیم چه حالی دارد». امام مهدی ناصر محمد یمانی پاسخ داده و می‌گوید: چرا از خود خداوند سوال نمی‌کنید؟ او سخنان شما را می‌شنود و شما را می‌بیند و از آنچه که در نفستان می‌گذرد آگاه است، پس از خود او بپرسید. خداوند ارحم الراحمین مستقیم به شما خبر می‌دهد در چه حالی است. بیایید همگی یک زبان از خداوند سوال کرده و بگوییم: «ای خداوند ارحم الراحمین، حال تو چگونه است»؟ و جواب را مستقیم به خدا می‌سپاریم. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَٰحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَٰمِدُونَ ‎﴿٢٩﴾‏ يَٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ يَسْتَهْزِءُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا۟ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ ٱلْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ يس].
    به خداوندی که خدایی جز او نیست قسم، این خبر برای هر انسان مومنی که خداوند و پروردگار عالمیان را دوست داشته باشد، همچون یک قارعه و بلایی بزرگ و تکان‌دهنده است و حتماً می‌گوید: «ای خداوند الرحمن و الرحیم، آیا از زمان‌های دور، چنین حالی داری؟ از زمان اولین امت‌هایی که به دلیل تکذیب رسولان پروردگار هلاکشان کردی و بعد از آن به‌خاطر کوتاهی‌هایی که در پیشگاه پروردگارشان کرده بودند، پشیمان و متحسر شدند؟ حال که چنین است، چطور می‌توانیم به نعیم جنات تو راضی شویم؟! والله، تالله، بالله، به خداوند بزرگ قسم، ملکوت بهشتی که به اندازه آسمان‌ها و زمین است در برابرمان فرو ریخت، بلکه از نظر ما به کل به ویرانه‌ای بدل شد؛ ای ارحم الراحمین، چطور بعد از اینکه از حال خود به ما خبر دادی، می‌توانیم به آن راضی شویم؟ از خدا یاری می‌طلبیم، چطور از حال تو غافل بودیم ای خداوند سبحان؟ و از الآن می‌گوییم: به عزت و جلالت قسم، به نعیم جنت تو راضی نخواهیم شد مگر تو در نفس خود راضی شوی و حزن و اندوهت، به گونه‌ای که خود می‌خواهی به کلی از بین برود، زیرا تو بر هر چیزی توانا هستی.. و اگر چنین نکنی، پس ما را برای چه آفریده‌ای؟ ما درحالی‌که در همین دنیا هستیم نسبت به تو بصیرت و شناخت پیدا کردیم و دریافتیم که تو خداوند یکتایی هستی که خدایی جز تو نیست و ارحم الراحمینی و بندگانت را برای اینکه در آتش جهنم عذاب شوند نیافریده‌ای و بندگانت را برای حور العین و جنات نعیم هم نیافریده‌ای. بلکه ما برای هدفی بسیار بزرگ و والاتر آفریده شده‌ایم و لذت ما این است که بندگان خدا باشیم و رضوان نفس تو را به عنوان هدف نهایی خود برگزیدیم نه اینکه وسیله‌ای باشد برای ازدواج با حورالعین در ملکوت جنات نعیم، بعد از اینکه «انسان موعود» ما را از حال خداوند ارحم الراحمین آگاه کرد، دیگر اینها چه فایده‌ای برایمان دارد؟! وای بر ما! چطور درحالی‌که محبوب‌ترین چیز نزد ما یعنی خداوند ارحم الراحمین در نفس خود متحسر و حزین است، به نعمت جنات نعیم راضی شویم؟ انگار مرده بودیم و این بیان ما را زنده کرد و درحالی‌که هنوز در این دنیا هستیم نسبت به خداوند ارحم الراحمین شناخت پیدا کردیم و از محبت خداوند ودود نسبت به هرکس که او را دوست دارد، باخبر شدیم. پس او را به یگانگی می‌خوانیم: لا اله الا الله وحده لا شریک له و برای او سجده می‌کنیم و جز او کسی را عبادت نکرده و دین خود را تا روز قیامت برای او خالص می‌گردانیم، روزی که مردم در پیشگاه پروردگار عالمیان قرار می‌گیرند». این جواب حق هر انسانی است که خداوند ودود را دوست دارد، خداوندی که دوستداران خود را دوست می‌دارد.
    ای کافران انسان‌دوست و مهربان، ای کسانی که قلب‌هایتان به‌خاطر حوادث غزه گریان است، شما و همه مسلمانان را به خدا سپرده‌ام، او قادر است شما را هدایت کند، ای مهربانان؛ به کسی که در زمین است رحم کنید تا کسی که در آسمان است به شما رحم کند. چقدر انسان‌های مهربانی را که دارای صفات زیبا و شرافتمندانه هستند دوست دارم، این انسان‌های بشردوست و مهربان را.
    ای فرزندان ابراهیم بن آزر، همگی شما را به صلح دعوت می‌کنم، شما پسرعموی هم هستید، این همه خونریزی و جنایت بس است. بنیامین نتانیاهو، ما و شما از خاندان ابراهیم بن آزر و پسرعمو هستیم، جنگ‌های هزاران ساله عیب است! بینامین [نتانیاهو] به خداوند بزرگ قسم تو شکست می‌خوری، پس به دعوت به حکمیت عادلانه بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب بده. شما می‌دانید که شما و عرب‌ها از آل ابراهیم بن آزر و با گوشت و خون پسرعمو هستید. جنایت‌های جنگی که بنی اسرايیل مرتکب شده است بزرگترین جنایت‌ها در تاریخ بشریت است. با اینکه این مردمان ناتوان و مستضعف در اردوگاه‌ها و میان زباله‌ها آواره شدند، باز هم از راه هوا به تعقیب آنها پرداخته و ایشان را به قتل می‌رسانید. این تجاوز و گناه و ظلم بسیار بزرگی است که قبل از شما کسی در تاریخ مرتکب آن نشده است، بلکه این بزرگترین بی‌عدالتی و فسادی بسیار بزرگ در تاریخ بشریت است. به آنان رحم نمی‌کنید، نه شما و نه دیگر مجرمان عالم که مانند شما هستند و در کشتار کودکان (بزرگترین جنایت جنگی در تاریخ بشریت) یاریتان می‌دهند. قلب‌های شما همچون سنگ و حتی سخت‌تر از سنگ است، آیا از عذاب و خشم شدید خداوندِ سخت‌کیفر هراسی ندارید؟! یا مگر گمان می‌کنید خداوند از اعمال شما غافل است؟ خداوند پاک و منزه است! می‌بیند و می‌شنود و از آنچه که در نفوس شما می‌گذرد، آگاه است. چطور خود را از مکر خدا در امان می‌پندارید؟ خداوند سریع الحساب و بسیار سخت‌کیفر است. همانا که به شما و مجرمانی که پشتیبان شما هستند، فرصت می‌دهد تا بر گناهانتان افزوده شود، این‌طور نیست که به شما ستمگران یاری رسانده و پیروزتان گرداند. هر چند آنهایی را که شما کشتید، افرادی ضعیف و مسکین بودند، اما خداوند ارحم الراحمین در جنات نعیم از آنان به عنوان شهدا پذیرایی می‌کند و در آنجا سعادتمند هستند، چون خداوند این آوارگان میان زباله‌ها را عزیز می‌دارد و آنان را در زمره شهدا می‌نویسد و در جنات نعیم پناه می‌دهد و همه اموات شما را به جهنم می‌فرستد.
    بنیامین [نتانیاهو] من خلیفه‌‌ی خدا بر عالمیان، امام مهدی ناصر محمد یمانی، خدا را بر سخنانی که می‌گویم گواه و وکیل می‌گیرم: به تو فرمان می‌دهم تن به صلح دهی و به دعوت برای حکمیت بین بنی اسماعیل و بنی اسحاق جواب مثبت بدهی. خداوند مرا خلیفه‌ی خود بر سراسر عالم (بر تمام فرزندان انسان که از راه خون و آدم و حوا برادران من هستند) قرار داده است تا با عدالت میان آنان حکم کنم، حکمی نهایی که بیهوده و شوخی نیست. نزد من یمنی و چینی فرقی ندارند، هرکس دین خود را دارد. در دین خدا اسلام، اجبار و اکراه راه ندارد؛ دین اسلام رحمت برای مردم عالم است و برای مردم مسلمان و کافر حقوقی برابر قائل شده است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {فَلِذَٰلِكَ فَٱدْعُ ۖ وَٱسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ ۖ وَقُلْ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَآ أَعْمَٰلُنَا وَلَكُمْ أَعْمَٰلُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ ٱلْمَصِيرُ ‎﴿١٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].
    ای جماعت انصار پیشگام برگزیده، این بیان را به زبان عبری ترجمه کرده و به دفتر نخست‌وزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بفرستید، خداوند خلف وعده نمی‌کند و بشارت فتح بزرگی که در آیات محکم کتاب وعده‌ی آن داده شده است، بر شما باد.
    مجدد برای گپی خصوصی و عمومی خوش‌آمد می‌گویم، مانند صحبت‌هایی که زیر درخت در زمان «بیعت رضوان» رخ داد، با اینکه خداوند در آن سال «عمره پیروزی» را برایشان محقق نفرمود. بعد از نوشتن صلح حدیبیه که پیمان صلح میان محمد رسول الله و اصحابش با دشمنانشان (قریش) بود و پس از رفتن شیخ میانجی و قومش، بین محمد رسول الله و صحابه‌ی مکرمش گفت‌وگویی صورت گرفت. محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، پیشنهاد قریش را به عنوان تمایل آنان به صلح دانست، آنها می‌خواستند آبروی خود را حفظ کنند تا عرب نگوید: «محمد که از شهر خود رانده شده بود، بدون رضایت قریش و با استفاده از زور به آنجا بازگشت و وارد مکه شد و عمره بیت العتیق را به‌جا آورد». آنها از او خواستند با اصحابش به مدینه بازگردد و در سال جدید با اصحابش به مکه بازگردد. اما بین محمد رسول الله و صحابه مکرمش (که صلوات خدا بر او و همه‌ آنان باد) گفت‌وگویی رخ داد، بلکه بعد از «بیعت رضوان» زیر درخت، سخنانی دوستانه و خنده‌دار میانشان رد و بدل شد. بعد از اینکه فرستادگانی که پیمان صلح را نوشتند از نزد آنها رفتند با این شرط که آن سال از عمره صرف نظر کنند، کسانی که «بیعت رضوان» را انجام داده بودند، دریافتند محمد رسول الله در مورد تصدیق رویایش عجله کرده و تصدیق آن در آن سال نیست. به محمد رسول الله نگاه کرده و گفتند: «چرا خداوند رویای تو در مورد انجام عمره «بیت الله العتیق» را تصدیق نکرد؟» محمد رسول الله فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمی‌کردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به سخنان آنان لبخند زد و خندید، چون صحابه با سخنشان در برابر او حجت اقامه کرده بودند، وقتی که به آنان فرمود: «آیا به شما گفتم امسال؟» گفتند: «اگر گمان نمی‌کردی امسال باشد، چرا ما را از مدینه به اینجا آوردی؟» مهم این است که محمد رسول الله صلی الله علیه و آله لبخند زد و خندید و اعتراف کرد که آوردن آنها به دلیل این بود که گمان کرد رویا در آن سال تصدیق خواهد شد. خلیفه‌ی خدا، امام مهدی ناصر محمد یمانی هم به عزیزانش در راه خدا می‌گوید: همانا که فرمان خداوند به بنده‌اش در رویای حق همان بود که بار اول بین گیومه برایتان نوشتیم:
    «خداوند دما را تا ۱۵۱ درجه بالا خواهد برد، {وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٣٣﴾} [سورة النحل]»
    پایان رویای حق.
    و اما در مورد تعیین سال گذشته که با محرم که چهارمین ماه حرام است، پایان یافت؛ همان‌طور که مثلی عربی می‌گوید: «
    اشتباه در حساب قابل برگشت بوده و مشکلی ایجاد نمی‌کند». فقط اینکه شایسته امام مهدی ناصر محمد یمانی نیست که در مسائل فقهی دین اشتباه کند، مثل این موضوع که چهار ماه حرام پشت‌سرهم هستند و خداوند آنها را یک سوم آخر سال قمری قرار داده‌است، یعنی ماه نهم و دهم و یازدهم و دوازدهم؛ یعنی: ماه شوال (اولین ماه از ماه‌های حرام و حج) و ماه ذی القعده (دومین ماه از ماه‌های حرام و حج) و ماه ذی الحجه (سومین ماه از ماه‌های حرام و حج) و ماه محرم (چهارمین ماه از ماه‌های حرام و حج) که با رویت ماه «صفر الاصفار» که اولین ماه از سال جدید قمری است، پایان می‌یابد و رویت هلال معیار الهی است برای انجام محاسبات زمان برای تمام بشر، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
    و اما سال قمری بر اساس رویت شرعی هلال ماه با چشم غیر مسلح و با چهار ماه حرام به آخر می‌رسد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٨٩﴾ وَقَٰتِلُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِينَ ‎﴿١٩٠﴾‏} صدق الله العظيم [سورة البقرة]،
    چون بعد از تمام شدن «سال برائت» فرصت مشرکین قریش و یهود و نصاری برای نزدیک شدن به مسجد الحرام تمام شد، چراکه خود گواه بودند نسبت به آنچه که بر محمد رسول الله نازل شده بود، کافر هستند لذا دیگر از اولیای بیت معظم الهی نبودند، چون به صراحت بر کفر خویش گواهی می‌دادند. تصدیقِ فرموده‌ خداوند تعالی:
    {مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا۟ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلْكُفْرِ ۚ أُو۟لَٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ وَفِى ٱلنَّارِ هُمْ خَٰلِدُونَ ‎﴿١٧﴾‏ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا ٱللَّهَ ۖ فَعَسَىٰٓ أُو۟لَٰٓئِكَ أَن يَكُونُوا۟ مِنَ ٱلْمُهْتَدِينَ ‎﴿١٨﴾‏ ۞ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ ٱلْحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَجَٰهَدَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ لَا يَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ‎﴿١٩﴾‏} صدق الله العظیم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
    برای همین خداوند برائت خود از مشرکان را اعلان نمود. آنان دیگر حق نداشتند به مسجدی نزدیک شوند که ماندن آنها در آنجا حرام شده بود، چون بر کفر خویش نسبت به آنچه که بر مُحَمَّد رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلَّم - نازل شده بود، گواهی می‌دادند. حتی اگر از قریش و اهالی ام القری بودند، خداوند از آنان تبری جست و اجازه نداشتند در مکه (مسجد الحرام) بمانند و باید از آنجا خارج شده و در بیرون از حدود مکه مکرمه سکنا می‌گزیدند. برای همین خداوند تعالی فرمود:
    {يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّمَا ٱلْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا۟ ٱلْمَسْجِدَ ٱلْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِۦٓ إِن شَآءَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
    و تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلْأَشْهُرُ ٱلْحُرُمُ فَٱقْتُلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَٱحْصُرُوهُمْ وَٱقْعُدُوا۟ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّوا۟ سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٥﴾‏ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ٱسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُۥ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
    و سال قمری تمام نمی‌شود مگر با پایان یافتن چهار ماه حرام حج که پشت‌سرهم هستند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {ٱلشَّهْرُ ٱلْحَرَامُ بِٱلشَّهْرِ ٱلْحَرَامِ وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].
    و شاید کسی بخواهد سوال کند: «مقصود خداوند چه محرماتی است:
    {وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ} صدق الله العظيم؟» امام مهدی ناصر محمد یمانی در پاسخ به پرسشگران می‌گوید: در اینجا مقصود از محرماتی که نیاز به قصاص دارند این است: شکار جانوران ساکن خشکی که در زمانی که حاجیان در احرام هستند، شکار آنها حرام شده است و قصاص این است: معادل آنچه که شکار کرده‌اند از هشت جفت چهارپایان [حلال گوشت] قربانی کنند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَۢا بَٰلِغَ ٱلْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّٰرَةٌ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِۦ ۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنْهُ ۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ ذُو ٱنتِقَامٍ ‎﴿٩٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ المَائـِدَةِ]،
    و اما فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم،
    مقصود خداوند این است که هر کسی در ماه‌های حرام و غیر ماه‌های حرام به آنان حمله و تعدی کرد. همانا که ماه‌های حرام، یک سوم آخر ماه‌های یک سال (چهار ماه آخر) هستند که پشت‌سرهم می‌آیند. تصدیقِ فرموده‌ خداوند تعالی:
    {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]
    ولی شما سه ماه را پشت‌سرهم قرار داده و ماه چهارم (ماه محرم) اولین ماه سال قمری جدید شده است! آیا تقوا نمی‌کنید؟ بلکه ماه محرم دوازدهمین ماه سال است و یک سال دوازده ماه دارد که چهار ماه آن ماه حرام است: «اثنا عَشر شهرًا منها أربعةٌ حُرُم». همچنین از زمانی که خداوند آسمان‌ها و زمین را خلق نموده‌ است، شمارِ ماه‌ها، اساس محاسبه سال هستند و ربطی به تولد هیچ‌یک از بندگانش یا تاریخ هجرتش ندارند، بلکه قبل از اینکه خداوند ملائکه و جن و انس را بیافریند، این قوانین وضع شده‌اند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].
    همانا که ماه «صفر الاصفار» جاری، اولین ماه از سال قمری جدید است و این قانونی است که خداوند از زمان آفرینش آسمان‌ها و زمین مقرر فرموده است. چقدر با مسلمانان جدال کردم که از در وارد خانه شوید و سال جدید با پایان یافتن چهار ماه حرام حج و با ماه صفر آغاز می‌شود، اما به شدت استکبار ورزیدند. با آنها مجادله کردم که از در وارد خانه شوید و با دیدن هلال ماه با چشم غیر مسلح آغاز ماه را اعلان کنید، چون وقتی ماه نو آغاز شد، چشم غیر مسلح نمی‌تواند چیزی جز هلال ماه جدید را در آسمان ببیند، اما با تلکسوپ‌ها و رصدگرها امکان دیدن هلال یکی از سیارات دیگر در طول روز وجود دارد، مانند هلال زهره پس از غروب خورشید، یا دیدن هلال نوزاد قبل از آن که به عنوان هلال جدید کامل شده باشد. اما چشم غیر مسلح فقط هلال ماه را می‌بیند، همان‌طور که پیشینیان شما می‌دیدند و برای دیدن آن نیاز به پیشرفت‌های علمی نیست، چون باعث می‌شود قبل از موعد، وارد ماه جدید شده و محاسبات زمانی در کتاب مختل شوند و این مانند آن است که از پشت، وارد خانه شوند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٨٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ]
    ولی متاسفانه به دلیل تکبر، مستکبران حاضر نشدند به حق اعتراف کرده و از در وارد خانه شوند، نه در موضوع رویت هلال با چشم غیر مسلح و نه در مورد آغاز صحیح سال نو با رویت هلال ماه صفر، پس شما هم همراه مجرمان مستکبر، گرفتار عذاب خداوند واحد قهار خواهید شد، چه کسی قادر است شما را از این عذاب نجات دهد؟ راه فرار از گرما و شَرّ و شراره‌های آتشین کوکب سقر که از سمت قطب جنوب می‌آید کجاست؟
    با اینکه آفتاب در حال حاضر در قطب شمال است، اما قطب جنوب از گرمای سقر رنج می‌برد درحالی‌که ماه جولای و آگوست است و فرض بر این است که با توجه به اینکه خورشید در قطب جنوب غروب کرده (و در شمال شرق تابستان است)، این منطقه باید زمستان سختی را بگذارند. سوالی که در برابر عقل و منطق مطرح می‌شود این است: چرا در قطب جنوب، زمستان گرم شده است؟ بلکه تأثیر آن به اندازه گرمای تابستانی خورشید است! از کی تا به‌ حال حرارت بالای تابستان خورشیدی تحت تأثیر دمای زمستان است؟ بلکه دلیل بالا بودن دما در زمستان جاری در قطب جنوب، گرمای کوکب سقر است که پیش از این به شما در مورد عبور آن از جهت جنوبی زمین هشدار داده‌ام. با احتساب ماه صفر جاری، بیش از بیست سال است به شما هشدار می‌دهم و این وضع تا زمانی که خداوند بخواهد ادامه خواهد داشت و سپس ناگهان به سراغ شما می‌آید و شما را مبهوت می‌کند. محور اساسی تحدی این است: «آمدن آن کاملاً ناگهانی است و مبهوت خواهید شد» با اینکه حجم آن هزار برابر سیاره زمین است اما علی‌رغم دانش گسترده‌تان، قادر به دیدن‌ آن نیستید مگر زمانی که ناگهانی طلوع کرده و افق جنوبی سیاره زمین را بپوشاند، گرچه شما قبل از عبور آن، گرمایش را حس می‌کنید و خواهید دانست که من راست می‌گویم.
    خدایا حق را به منصه ظهور برسان و تو بهتر می‌دانی آنها چگونه به فرمان اطاعت از خلیفه‌ات سر می‌نهند. پروردگارا پاک و منزهی و امر خود را به انجام رسانده و حُکْمَت را اجرا می‌کنی و تو سریع‌ترین داوری، زیرا مانورهای سیاره سقر برای گرم کردن قطب‌های یخ‌زده زمین برای آنها فایده‌‌ای نداشت و گفتند: «گرمای زمستان قطب جنوب، تهدید برای تمام دنیاست». پس در برابر هر انسان اندیشمندی حجت آورده و می‌گوییم: از کی ‌تا به‌ حال دمای زمستان [قطب جنوب]، روی تابستان نیمکره‌ی شمالی تأثیر گذاشته و سبب بالاتر رفتن آن می‌گردد؟ آیا فکر نمی‌کنید؟ بلکه این گرمای سقر است که از قطب جنوب می‌آید و خداوند با آن، خلیفه‌ی خود امام مهدی ناصر محمد یمانی را بر تمام عالم چیره خواهد کرد، آیا می‌توانید بر خداوندی که صاحب اختیار عالم است، چیره و پیروز شوید؟ پاک و منزه است پروردگارم که هرچه که بخواهد آفریده و هرکس را که بخواهد برمی‌گزیند.
    پس به سوال مانورهای این جرم آسمانی قبل از هجوم به قطب‌های منجمد زمین جواب دهید، تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {أَوَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّا نَأْتِى ٱلْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ وَٱللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِۦ ۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلْحِسَابِ ‎﴿٤١﴾‏ وَقَدْ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ ٱلْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ ٱلْكُفَّٰرُ لِمَنْ عُقْبَى ٱلدَّارِ ‎﴿٤٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الرَّعۡدِ].
    خلیفه‌ی خدا بر سراسر عالم، الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 457950 من موضوع دَردَشَةٌ لِأحِبَّتي في الله الأنصَار السَّابِقين الأخيَار وكَافَّة المُؤمنِين والباحِثين عَن الحَقِّ في العالَمين، وتَحذيرٌ كَبيرٌ مِن الله العَليِّ القَدير ..

    - 1 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    08 - صفر - 1446 هـ
    12 - 08 - 2024 مـ
    09:08 صباحًا
    (بحسب التقويم الرسميّ لِأُمِّ القُرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://mahdialumma.net./showthread.php?p=456899
    __________


    دَردَشَةٌ لِأحِبَّتي في الله الأنصَار السَّابِقين الأخيَار وكَافَّة المُؤمنِين والباحِثين عَن الحَقِّ في العالَمين، وتَحذيرٌ كَبيرٌ مِن الله العَليِّ القَدير ..


    سلامُ الله عليكُم ورحمته وبركاته ونعيم رضوانه أحِبَّة قَلبي أحبَاب رَبّي الأنصار السَّابقين الأخيار مَعشَر قومٍ يُحبهم الله ويُحِبّونه، ويا هَلا وغَلا بالدَّردشة الخاصَّةِ العامَّة مع أحِبَّة قَلبي أصحاب صِراط النَّعيم الأعظَم إلى رَبِّهم؛ مَن اتخذوا عند الرَّحمن عَهْدًا أن لا يَرضوا يوم لقاء رَبِّهم حتى ترضى نفسه ويذهب حُزنه، فهؤلاء فهؤلاء فهؤلاء هُم قومٌ يُحِبّهم الله ويُحِبّونه وَعَد الله ببعثهم في هذه الأُمَّة؛ أبصَروا حقيقة اسم الله الأعظم فهَان في أعينهم ملكوت جنَّات النَّعيم، وأقولها بِكُلِّ اختصارٍ: إنَّهم لن يُرضيهم رَبُّهم بملكوت نعيم جنته مهمَا كان نعيم جنته مِن أكبر إلى أكبر إلى ما لا نهاية فلن يرضوا بنَعيم جنَّات النَّعيم، وأزَكّي شهادتي بالحق: أُقسِم بالله الواحِد القَهَّار الذي خَلَق الجان من مارجٍ من نارٍ وخلَق الإنسان من صَلصالٍ كالفخَّار، إنَّ درجة استحالة أن يُرضيهم الله بنعيم جنَّات النَّعيم كدرجة استحالة أن يكون مع الله إلهًا آخَرَ حتى ترضى نفسه ويذهب حزنه. فذلك هو النَّعيم الأعظم بالنسبة لهم، ومِن بعد ذلك يقبلوا ضيافة ربهم بمقاعدهم في جَنَّات النَّعيم، وأمَّا قَبْل أن يرضى الله في نفسه ويذهب حُزنه فهذا هو المستحيل بذاته كدرجة استحالة أن يكون مع الله إلهًا آخَرَ؛ سبحانه وتعالى عُلوًّا كبيرًا، أولئك أبصَروا حقيقة اسم الله الأعظم فوجدوه أنه حَقًّا - كَمَا وصفه الله في مُحكَم كتابه - هو النَّعيم الأعظم مِن نعيم جنته تصديقًا لفتوى الله في مُحكَم كتابه عن نعيم رضوان نفسه على عباده أنَّهم يَجدونه النَّعيم الأعظَم من نعيم جنته؛ ذلكم رضوان نفسه وذهاب حزنه تصديقًا لقول الله تعالى:
    {۞ قُلْ أَؤُنَبِّئُكُم بِخَيْرٍ مِّن ذَٰلِكُمْ ۚ لِلَّذِينَ ٱتَّقَوْا۟ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّٰتٌ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَٰجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ بَصِيرُۢ بِٱلْعِبَادِ ‎﴿١٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ آلِ عِمۡرَانَ].

    ولَكِنَّ (رضوانًا مِن الله) لَه حقيقةٌ مَحسوسةٌ في قلوب عِباده؛ يجدونه حَقًّا النعيم الأعظم من نعيم جنات النعيم تصديقًا لقول الله تعالى:
    {وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلْمُؤْمِنِينَ وَٱلْمُؤْمِنَٰتِ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَا وَمَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّٰتِ عَدْنٍ ۚ وَرِضْوَٰنٌ مِّنَ ٱللَّهِ أَكْبَرُ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ ‎﴿٧٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    أولئك معشَر قَومٍ مِن أحباب الله في هذه الأُمَّةِ المَعدودة،
    فاعلموا عِلْم اليقين أن قضيتهم قضيةٌ ما تحَمَّلها مَلفٌ في الكتاب؛ بل أعظَم قارعة في الكِتاب حين بعث الله خليفته الإمام المهدي الخبير بحال الرَّحمن تصديقًا لقول الله تعالى: {ٱلَّذِى خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِى سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ ٱسْتَوَىٰ عَلَى ٱلْعَرْشِ ۚ ٱلرَّحْمَٰنُ فَسْـَٔلْ بِهِۦ خَبِيرًا ‎﴿٥٩﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الفُرۡقَانِ].

    فهُنا حَتمًا كُلّ مَن يُحِبّ الله حَتمًا يودُّوا جميعًا أن يسألوا الخَبير بالرحمن عن حال الله الرَّحمن الرَّحيم، فقال لهم الخبير بحال الرَّحمن: إنَّ رَبّكم الله الودود ذا الرَّحمةِ متحسرٌ وحزينٌ في نفسه على كافة الأُمَم الضَّالين الذين أهلَكهم بعذابه بعد أن أقام عليهم الحُجَّة ببعث رسله إليهم ليعبدوا الله وحده لا شَريك له فَكذَّبوا رُسل رَبّهم بضلالٍ منهم وجَهالة بدعوة الحقّ مِن رَبّهم، حتى مَسّ الغلب قُلوب رُسله فدعوا الله عليهم فاستجاب الله لنُصرَةِ رسله فأهلكَهم واستخلَف رُسله والذين آمنوا في الأرض مِن بعدهم، وفَرِحوا بنصر الله؛ وَعْد الله لا يُخلِف الله وعده لرُسله والذين آمنوا واتَّبعوا دعوة الحَقّ مِن ربّهم؛ إنَّ الله لا يُخلِف الميعاد، ولكن ماذا جَرى يا أحباب الله بعد أن أهلَك الله الذين كفروا بِرُسل ربِّهم؟ فحتمًا بعد أن أهلكَهُم الله بعذابه تحسَّروا على ما فَرَطوا في جَنْب الله، وأخبركم الله عن حالهم وقال الله تعالى:
    {وَٱتَّبِعُوٓا۟ أَحْسَنَ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ ٱلْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ‎﴿٥٥﴾‏ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ ‎﴿٥٦﴾‏‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ].

    فهذا حال كافَّة الكَافرين الضَّالين الذين كَذَّبوا رُسُل الله رَبّ العالَمين فأهلكهم الله، فقال كُلٌّ مِنهم:
    {يَٰحَسْرَتَىٰ عَلَىٰ مَا فَرَّطتُ فِى جَنۢبِ ٱللَّهِ وَإِن كُنتُ لَمِنَ ٱلسَّٰخِرِينَ} صدق الله العظيم [سُورَةُ الزُّمَرِ: ٥٦].

    والسؤال الذي يطرَح نفسه أوَّلًا للعَقْل والمَنطق: فبِما أنهم لَم يعودوا مُصِرِّين على كُفرهم بالله العظيم وعِصيانه غير أنَّهم يائسون مِن رحمة الله كونهم لَم يعرفوا الله في الدُّنيا، فكذلك لم يعرِفوه في الآخرة (أنه أرحم الراحمين) تصديقًا لقول الله تعالى:
    {وَمَن كَانَ فِى هَٰذِهِۦٓ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِى ٱلْـَٔاخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا ‎﴿٧٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الإِسۡرَاءِ].

    ولذلك فهُم مِن رَحمَة الله يائسون بِظَنِّهم أنها أُقيمَت الحُجَّة عليهم فاستيأسوا مِن رحمة الله وظَلموا أنفسهم فأهلكَهُم الله، وظَنّوا أن باب دعاء الله بِحَقّ رحمته التي كَتَب على نفسه أن يغفر لهُم ويرحمهم؛ فظنّوا أنَّهُ تَمّ إغلاقه بعد أن أهلكهم الله، ولذلك لم نجدهم سألوا الله بِحَقّ رحمته التي كتب على نفسه في الآخِرة، وقال الله تعالى:
    {قُل لِّمَن مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ ۖ قُل لِّلَّهِ ۚ كَتَبَ عَلَىٰ نَفْسِهِ ٱلرَّحْمَةَ ۚ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ ٱلْقِيَٰمَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ ۚ ٱلَّذِينَ خَسِرُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ‎﴿١٢﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ الأَنۡعَامِ].

    وربما يَود كُلُّ مَنْ يُحِبّون الله أن يقولوا: "يا ناصر محمد اليماني، قَد عَلِمنا بِحال الكافرين الضَّالين مِن بعد موتهم، فلا يهمنا حالهم، وما ظلمَهم الله ولكن أنفسهم يَظلِمون، ولكن ما يهمنا هو حال الله، وبما أنَّك الخبير بحال الرَّحمن فأخبِرنا عن حال الله الرَّحمن الرَّحيم". فَمِن ثمّ يَرُد الإمام المهدي ناصر محمد اليماني وأقول: لماذا لا تسألون الله عَن حاله؟! فهو يَسمعكم ويراكم ويعلَم ما في أنفسكم فَاسألوه عن حاله فيُخبركم الله أرحم الراحمين مُباشرةً عن حاله، فتعالوا لنسأل الله جميعًا بلسانٍ واحدٍ ونقول: "كيف حالك يا الله أرحم الراحمين؟" ونترك الجواب من الله مُباشرةً قال الله تعالى:
    {إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَٰحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَٰمِدُونَ ‎﴿٢٩﴾‏ يَٰحَسْرَةً عَلَى ٱلْعِبَادِ ۚ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلَّا كَانُوا۟ بِهِۦ يَسْتَهْزِءُونَ ‎﴿٣٠﴾‏ أَلَمْ يَرَوْا۟ كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ ٱلْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ‎﴿٣١﴾‏ وَإِن كُلٌّ لَّمَّا جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ ‎﴿٣٢﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ يس].

    ألا والله الذي لا إله إلا هو إنَّ خَبَر حال الله في نفسه قارعةٌ بالنِّسبة لِكُلِّ إنسانٍ مؤمنٍ يُحِبّ الله ربّ العالَمين فحتمًا يقول: "أهذا حالك يا الله الرَّحمن الرَّحيم مُنذ أمَدٍ بَعيدٍ؛ مُنذ أول أُمَّةٍ أهلكتهم بسبب تكذيبهم برسول ربّهم فأصبحوا نادمين مُتحَسّرين على ما فرّطوا في جَنْب ربهم؟! فكيف نَرضى بنعيم جناتك؟! فوالله وتالله وبالله العظيم إنَّه انهار في نظرنا ملكوت جَنَّات النَّعيم التي عرضها كعَرض السَّماوات والأرض؛ بل أصبحت وكأنَّها خاويةٌ على عروشها! فكيف نرضَى بِها بَعْد أن عَلِمنا بِحالك في نفسك يا أرحم الرَّاحمين؟! والله المستعان، فكيف غفلنا عن حالك سُبحانك؟! ومِن الآن نقول: بِعِزّتك وجلالك لَن نرضى بِنَعيم جَنَّتك حتَى ترضى نفسك ويذهب حُزنك كيفَما فعلت فإنَّك على كُلِّ شَيءٍ قديرٍ، ما لَم تفعَل؛ فلماذا خلقتنا؟! فنحن الآن أبصرناك وعَرفناك ونَحن في الحياةِ الدُّنيا أنَّك أنت الله لا إلَه إلَّا أنت أرحَم الرَّاحمين، وما خلقتنا مِن أجل أن تُعَذِّب عبادك بنار الجَحيم، وما خلقت عِبادك مِن أجل الحُوْر العِيْن وجنَّات النَّعيم؛ بل خلقتنا لهدفٍ سامٍ وعَظيمٍ، فمُتعتنا أن نكون عبيدًا لله؛ نعبُد رضوان نفسك غايةً وليس وسيلةً لِتُزَوِّجنا بالحُوْر العَين في مَلَكوت جنَّات النعيم، فما الفائدة بعد أنّ علَّمنا الإنسان المَوعود بحال الله أرحم الراحمين؟! يا وَيلتاه! فكيف نرضى بِنعيم جَنَّات النَّعيم وأحَب شيءٍ إلى أنفُسنا (الله أرحَم الرَّاحمين) متحسرٌ وحزينٌ في نَفسه؟! فكأنَّما أحيانَا هذا البيان مِن بعد مَوتنا وبَصَّرنا بالله أرحَم الرَّاحمين ونَحن لا نزال بالحياةِ الدُّنيا فوجدنا الله الوَدود المُحِبّ لِمَن أحَبَّه؛ فله نُوَحِّد (لا إله إلا الله وَحدَه لا شَريك له) ولَهُ نَسجُد؛ لا نَعبُد إلا إياه وحده مُخلِصين له الدِّين إلى يوم الدِّين يوم يقوم الناس لِربّ العالَمين". فهذا هو الرَّد بالحَق لِكُلِّ إنسانٍ يُحب الله الودود المُحِبّ لِمَن أحَبَّه.

    ويا معشَر الكافرين أصحاب الإنسانيَّة الرُّحماء الذين تَبكي قلوبهم لِما يَحدُث في غَزَّة فلسطين، جَعْلتكُم في وَجْه الله وجَميع المُسلِمين إنَّه على هداكم لقديرٌ. أيُّها الرُّحماء، اِرحموا مَن في الأرض يرحمكم مَن في السماء، فلكَم أُحِب أصحاب صفات الرَّحمة الإنسانيَّة الجَميلة والنَّبيلة في العالَمين في بني الإنسان الرُّحماء.

    ويا بَني إبراهيم بن آزر، إني أدعوكم إلى الصُّلح أجمَعين فأنتُم أبناء عَمّ، فيكفي سَفْك الدَّم والجرائم، ويا بنيامين نتن ياهو، نحن وأنتم آل إبراهيم بن آزر أبناء عَمّ وحَرْب آلاف السِّنين؛ عَيْب! ويا بنيامين أُقسِم بالله العظيم إنَّك مهزومٌ فاستَجِب لدعوة الحَكَم العَدْل بين بني إسماعيل وبني إسحاق وأنتم تعلمون أنَّكُم أنتم والعَرَب آل ابراهيم بن آزر أبناء عَمّ (لحم ودَم)، فرغم جرائم الحَرْب من بني إسرائيل (أكبر جرائم في تاريخ البَشَر)، ورغم أنَّ الضُّعفاء والمساكين الذين نزحوا في مُخَيَّماتٍ وبين القمامات، ورغم ذلك تلاحقونهم فتقتلونهم بالطيران عُدوانًا أثيمًا وظُلمًا عظيمًا ما سبقكم بمثله أحَدٌ من العالَمين؛ بل أعظم ظُلمًا وفسادًا كبيرًا في تاريخ البَشَر، ولم تَرحموهم أنتم ولا المُجرِمون أمثالكم في العالَمين من الذين يُناصِرونَكم على قتل الأطفال (أكبر جرائم حرب في تاريخ الإنسانية) قاسيةً قُلوبكم كالحجارةِ أو أشَدّ قسوةً، أفلا تَخشون بأس الله شَديد العقاب؟! أم أنَّكم تَحسَبون أن الله غافلٌ عَمَّا تعمَلون؟ سُبحانه! إنَّه يسمَع ويَرى ويعلم ما في أنفُسكم، فكيف تَأمنون مَكْر الله؟! والله سريعُ الحِساب وشَديد العِقْاب وإنَّما أملَىَ لَكُم مِن شَدّ أَزْر المُجرمين أمثالكم لتزدادوا إثمًا وليس لِيسارع لكُم بالنَّصر والخيرات وأنتم ظالِمون، ورغم أنَّ مَن قتلتموهم مِن الضُّعفاء والمَساكين استضافهم الله أرحم الراحمين شهداءً في جَنَّات النَّعيم سعداءً؛ كون الله أعَزّ النَّازِحين مِن بين القمامات فكتَب لَهُم الشهادة فأواهم في جَنَّات النَّعيم وأوَى قتلاكم في النَّار أجمَعين.

    ويا بنيامين، إنِّي خليفةُ الله على العالَمين الإمام المهديّ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ - والله على ما أقول شَهيدٌ ووَكيلٌ - آمُرَك أن تَجنَح للسّلم واستَجِب لدعوة الاحتكام بين بَني إسماعيل وبَني إسحاق، فقد جعلني الله خليفته على العالَم بأسرِه (على كافة بني الإنسان إخوَتي في الدَّم من حَواء وآدم) حَكمًا عَدلًا وذا قولٍ فصلٍ وما هو بالهَزْل، فلا فَرق لَدَيّ بَين يمانيّ وصينيّ؛ فكلٌّ له دينه، فلا إكراه في دِين الله الإسلام الرَّحمة للعالَمين الذي ساوَى في الحقوق ما بين المُسلِمين والكافِرين تصديقًا لقول الله تعالى:
    {فَلِذَٰلِكَ فَٱدْعُ ۖ وَٱسْتَقِمْ كَمَآ أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَآءَهُمْ ۖ وَقُلْ ءَامَنتُ بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ مِن كِتَٰبٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَآ أَعْمَٰلُنَا وَلَكُمْ أَعْمَٰلُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ ٱللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ ٱلْمَصِيرُ ‎﴿١٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ الشُّورَىٰ].

    ويا معشَر الأنصار السَّابقين الأخيار، تَرجِموا هذا البيان بالعِبريَّة وأرسِلوه إلى مكتب الرَّئيس الإسرائيليّ (بنيامين نتن ياهو)، ولن يُخلِف الله وعده فأبشِروا بالفَتْح الأكبَر المَوعود في مُحكَم الكتاب.

    وأُكَرِّر التَّرحيب بالدَّردَشة الخاصَّة على العامِّ كمَثَل دردَشة أصحاب بَيْعة الرّضوان تَحْت الشَّجرة، رغم أن الله لم يُحَقِّق لهُم عُمرة الفَتْح في ذلك العَام، فمن ثم حدثت دَردَشة بين مُحمدٍ رسول الله وصحابته المُكرمين مِن بعد بيعة الرّضوان تحت الشَّجرة بعد أن تَمّ عَقْد صُلح الحُديبية وغادر مِن عندهم الشَّيخ وقومه الذين عَقَدوا الصُّلح بين محمدٍ رسول الله وصحابته وأعدائهم (قريش)، وبِحَسب ما أملوه عليه قُريش فاعتبره محمدٌ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلَّم - جُنوحًا للسّلم وإنَّما يُريدون (قريش) إبقاء ماء وجوههم حتى لا تقول العرب: "دخل محمدٌ المَطرود مِن قريته فعاد إلى مَكَّة عنوةً بالغَصب عن قريش مُعتمِرًا بالبيت العَتيق". وأرادوا أن يرجَع وصحابته إلى المدينة ويأتي هو وصحابته في خِلال العام الجَديد، ولَكِنَّها حدثت دردشةٌ خاصَِّةٌ بَيْن مُحمدٍ رسول الله وصحابته المُكرمين - صلوات الله عليه وعليهم أجمعين - بل حدثت الدَّردَشةُ المُضحِكة مِن بَعْد بيعة الرّضوان تحت الشَّجرة؛ فبعد أن غادَر مِن عندهم الذي عَقَد الصُّلح بشرط الرُّجوع عَن العُمرة في ذلك العام فَمِن ثم أدركوا (أصحاب بَيْعَة الرّضوان) أن محمدًا رسول الله تعَجَّل في تصديق الرؤيا وأنها ليست ذَلك العَام، فنظروا إلى مُحَمَّدٍ رسول الله فقالوا: "لماذا لم يُصدِقَك الله رؤياك بالحق في عُمْرَة بيت الله العَتيق؟" فقال محمدٌ رسول الله: "وهل قُلْت لَكُم أنَّها في عامكم هذا؟" فقالوا: "لو لم تَظُن أنَّها في عامِنا هذا لَما أخرجتنا؟" فتبَسَّم مُحَمدٌ رسول الله ضاحِكًا مِن قولهم كون صحابته أقاموا عليه الحُجَّة حين قال لهم: "وهل قُلت لَكُم أنَّها في عامِكم هذا؟" فقالوا إذًا لماذا أخرجتنا لو لم تَظُن أنَّها في عامِنا هذا؟" والمُهِم أنَّ مُحمدًا رسول الله تبَسَّم ضاحكًا مُقِرًّا مُعتَرِفًا أنَّه أخرجهم بسبب أنَّه ظَنَّ تَصديق الرُّؤيا في عامهم هذا، وكذلك خليفة الله الإمام المهدي ناصر محمد اليماني أقول لأحبتي في الله: إنَّما الأمْر مِن الله إلى عَبده في الرُّؤيا الحَقّ هو ما كتبناه لَكُم أوَّل مَرةٍ كما يلي بين القَوسين:
    (بايرفع الله الحرارة إلى 151 درجة) {وَمَا ظَلَمَهُمُ ٱللَّهُ وَلَٰكِن كَانُوٓا۟ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ ‎﴿٣٣﴾} [سورة النحل].
    انتهت الرُّؤيا الحَقّ.

    وأما تَحديد عامَكم المُنصَرِم بخواتم شَهْر مُحرَّم الرَّابع فكَما يقول المثَل: "الغَلط في الحساب لَيْس عَيْبًا". غير أنه لا ينبغي للإمام المهدي ناصر محمد اليماني أن يُخطئ في مسائل الدين الفِقهيّة كمثل تحديد الأشهُر الحُرُم الأربعة أنَّهُنّ حَقًّا مُتتاليات وجعلهُنَّ الله الثُّلث الأخير للسَّنة القمريّة كما يلي: (شهر 9 - وشهر 10 - وشهر 11 - وشهر 12) أيْ: شَهْر شوال (أوَّل أشهُر الحَجّ الحُرُم) وشهر ذي القعدة (ثاني أشهُر الحَجّ الحُرُم) وشهر ذي الحِجَّة (ثالث أشهُر الحَجّ الحُرُم) وشهر مُحرم (رابع أشهر الحَجّ الحُرُم) الذي ينتهي برؤية هلال صَفَر الأصفار أوَّل السنة الهجريّة للعام القَمَريّ الجديد بحساب رؤية أهِلَّة المواقيت في الحِساب للناس كافَّة تصديقًا لقول تعالى:
    {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    وأما الأربعة الحُرُم فهُنَّ التي تُختَم بِهِنّ السَّنة القمريَّة بِحَسب رؤية الأهِلة الشَّرعية بالعين المُجَرَّدة تصديقًا لقول الله تعالى:
    {۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٨٩﴾ وَقَٰتِلُوا۟ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ٱلَّذِينَ يُقَٰتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوٓا۟ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلْمُعْتَدِينَ ‎﴿١٩٠﴾‏} صدق الله العظيم [سورة البقرة]، كونه بَعْد انقضاء عام البَراءة انتهت المُهلَة للمُشرِكين مِن قُريش ومِن اليهود والنَّصارى أن يقرَبوا المَسجِد الحرام شاهِدين على أنفسهم بالكُفْر على ما أُنزِل على مُحَمَّدٍ رسول الله، فلم يعودوا أولياء بَيْت الله المُعظَّم وهُم شاهدون على أنفسهم بالكُفْر تصديقًا لقول الله تعالى: {مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا۟ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ شَٰهِدِينَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِم بِٱلْكُفْرِ ۚ أُو۟لَٰٓئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَٰلُهُمْ وَفِى ٱلنَّارِ هُمْ خَٰلِدُونَ ‎﴿١٧﴾‏ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا ٱللَّهَ ۖ فَعَسَىٰٓ أُو۟لَٰٓئِكَ أَن يَكُونُوا۟ مِنَ ٱلْمُهْتَدِينَ ‎﴿١٨﴾‏ ۞ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ ٱلْحَآجِّ وَعِمَارَةَ ٱلْمَسْجِدِ ٱلْحَرَامِ كَمَنْ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلْيَوْمِ ٱلْـَٔاخِرِ وَجَٰهَدَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُۥنَ عِندَ ٱللَّهِ ۗ وَٱللَّهُ لَا يَهْدِى ٱلْقَوْمَ ٱلظَّٰلِمِينَ ‎﴿١٩﴾‏} [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    ولذلك أعلَن الله البَراءة مِن المُشرِكين أن يقربوا المَسجد - الحرام عليهم البَقاء فيه - وهم شاهدون على أنفسهم بالكُفْر بما أُنزِل على مُحَمَّدٍ رسول الله - صلى الله عليه وآله وسلَّم - وحتى ولو كانوا من قريش (أصحاب أُمّ القُرى)؛ فتبرَّأ الله منهم أن يَبقوا في مكَّة (المسجد الحرام) وأن يخرجوا ليسكنوا خارِج حُدود مَكَّة المُكرَّمة، ولذلك قال الله تعالى:
    {يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا۟ إِنَّمَا ٱلْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا۟ ٱلْمَسْجِدَ ٱلْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا ۚ وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ ٱللَّهُ مِن فَضْلِهِۦٓ إِن شَآءَ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ‎﴿٢٨﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    وتصديقًا لقول الله تعالى:
    {فَإِذَا ٱنسَلَخَ ٱلْأَشْهُرُ ٱلْحُرُمُ فَٱقْتُلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَٱحْصُرُوهُمْ وَٱقْعُدُوا۟ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ ۚ فَإِن تَابُوا۟ وَأَقَامُوا۟ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَوُا۟ ٱلزَّكَوٰةَ فَخَلُّوا۟ سَبِيلَهُمْ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ‎﴿٥﴾‏ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ ٱلْمُشْرِكِينَ ٱسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَٰمَ ٱللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُۥ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    ولا ينقضي العام القَمَريّ إلَّا بانسلاخ أشهر الحَجّ الأربعة الحُرُم المُتتاليات تصديقًا لقول الله تعالى:
    {ٱلشَّهْرُ ٱلْحَرَامُ بِٱلشَّهْرِ ٱلْحَرَامِ وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ ۚ فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿١٩٤﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].

    وَربُّما يَودّ أحد السَّائلين أن يقول: وأي حُرماتٍ يقصد الله بقوله تعالى:
    {وَٱلْحُرُمَٰتُ قِصَاصٌ} صدق الله العظيم؟ فمن ثم يَرُدّ الإمام المَهديّ ناصِر مُحَمَّد اليمانيّ على السَّائلين وأقول: إنما الحُرُماتُ القِصاصُ المَقصودة في هذا الموضع هي: ما حَرَّم الله على الحُجَّاج مِن صَيْد البَرّ وأنتُم حُرُم، والقِصاص هو: بما يعادله مِن النَّعَم (الثَّمانية أزواج) تصديقًا لقول الله تعالى: {يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا۟ لَا تَقْتُلُوا۟ ٱلصَّيْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ ۚ وَمَن قَتَلَهُۥ مِنكُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآءٌ مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ ٱلنَّعَمِ يَحْكُمُ بِهِۦ ذَوَا عَدْلٍ مِّنكُمْ هَدْيَۢا بَٰلِغَ ٱلْكَعْبَةِ أَوْ كَفَّٰرَةٌ طَعَامُ مَسَٰكِينَ أَوْ عَدْلُ ذَٰلِكَ صِيَامًا لِّيَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِۦ ۗ عَفَا ٱللَّهُ عَمَّا سَلَفَ ۚ وَمَنْ عَادَ فَيَنتَقِمُ ٱللَّهُ مِنْهُ ۗ وَٱللَّهُ عَزِيزٌ ذُو ٱنتِقَامٍ ‎﴿٩٥﴾‏} صدق الله العظيم [سُورَةُ المَائـِدَةِ]، وأما قول الله تعالى: {فَمَنِ ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ فَٱعْتَدُوا۟ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا ٱعْتَدَىٰ عَلَيْكُمْ ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ} صدق الله العظيم، فيقصد: مَن اعتدى عليهم في الأشهُر الحُرُم أو في غير الأشهُر الحُرُم. ألا وإنَّ الأشهُر الحُرُم هي خواتم ثُلُث العام الواحِد (أربعة أشهُر) وهُنّ أشهُر الحَجّ المُتتاليات تصديقًا لقول الله تعالى: {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ]، وأما أنَّكم تجعلوا ثلاثة مُتتاليات فأصبح الرَّابع (شهر مُحرم) أوَّل السَّنة القَمريَّة الجَديدة! أفلا تتَّقون؟ بل هو الثَّاني عشر من أشهُر العام، وأشهُر العام الواحد (اثنا عَشر شهرًا منها أربعةٌ حُرُم)؛ هَكذا جعلهُنّ الله في حساب السِّنين في الكتاب مُنذ أن خَلَق الله السَّماوات والأرض؛ ليس لهُنّ عِلاقة بميلاد أحدٍ من عباده أو بتاريخ هجرته؛ بل مِن قَبل أن يخلق الله الملائكة والجِنّ والإنس تصديقًا لقول الله تعالى {إِنَّ عِدَّةَ ٱلشُّهُورِ عِندَ ٱللَّهِ ٱثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِى كِتَٰبِ ٱللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضَ مِنْهَآ أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ۚ ذَٰلِكَ ٱلدِّينُ ٱلْقَيِّمُ ۚ فَلَا تَظْلِمُوا۟ فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ ۚ وَقَٰتِلُوا۟ ٱلْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَٰتِلُونَكُمْ كَآفَّةً ۚ وَٱعْلَمُوٓا۟ أَنَّ ٱللَّهَ مَعَ ٱلْمُتَّقِينَ ‎﴿٣٦﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ التَّوۡبَةِ].

    ألا وإنَّ شَهْر صَفَر الأصفار الجاري هو أَوَّل أشهُر العام القَمَريّ الجديد مُنذ أن خلق الله السماوات والأرض، فلكَم جادلت المُسلمين في هذا (أن يدخلوا البيوت من أبوابها بإتمام أشهُر الحَجّ الأربعة الحُرُم ثم يبدأوا العام القَمَريّ الجديد مِن شهر صَفر) فاستكبَروا استكبارًا، وجادلتهم أن يدخول البيوت من أبوابِها بِرُؤية هِلال الشهر بالعَيْن المُجَرَّدة، كون العَيْن المُجَرَّدة لن ترى هِلالًا في السَّماء إلَّا هلال الشَّهر (إنْ بدأ الشَّهر الجَديد)، وأما التلسكوبات والمراقب فإما أن يُشاهدوا هِلالًا آخَر مِن نهار أحد الكواكب كمثل هِلال كوكب الزُّهرة من بعد الغُروب، أو يشاهدوا الهِلال الوَليد مِن قبل استكماله هِلال الشَّهر الجَديد، ولكن العين المُجَرَّدة لن تُشاهد إلَّا هِلال القمَر كَما كان يُشاهده الذين مِن قبلكم؛ فلا يحتاج إلى تطوّر علميٍّ لرؤيته كونكم سوف تَدخلون الشَّهر قبل أوانه فيختَلّ الحِساب في الكِتاب كمثل الذي يأتي البيوت مِن ظُهورها تصديقًا لقول الله تعالى:
    {۞ يَسْـَٔلُونَكَ عَنِ ٱلْأَهِلَّةِ ۖ قُلْ هِىَ مَوَٰقِيتُ لِلنَّاسِ وَٱلْحَجِّ ۗ وَلَيْسَ ٱلْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ ٱلْبِرَّ مَنِ ٱتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا۟ ٱلْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَٰبِهَا ۚ وَٱتَّقُوا۟ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ‎﴿١٨٩﴾} صدق الله العظيم [سُورَةُ البَقَرَةِ].

    فللأسَف! فبسبب استكبار المُستَكبِرين عن الاعتراف بالحَقّ رفَضوا أن يأتوا البيوت مِن أبوابها؛ لا في رُؤية هلال الشهر بالعَيْن المُجَرَّدة، ولا بإدخال السَّنة دُخولًا صحيحًا من رؤية هلال شَهْر صَفَر، فَمَن يُنجيكم مِن عذاب الله الواحِد القَهَّار مَع المُجرمين المُستَكبِرين؟! فأين المَفَرّ مِن حَرِّ وشَرِّ وشَرَرِ مُرور كَوكب سَقَر الآتي من جهة القُطْب الجنوبي؟!
    ورغم أنَّ الشَّمْس في القُطْب الشَّمالي فكذلك القُطْب الجَنوبي يُعاني من حَرّ كَوكَب سَقَر وفي شهر (يوليو وأغسطس) رغم أنَّه مِن المُفتَرَض أنَّه في فصل الشِّتاء القارِس بسبب غُروب الشَّمس عنه في الشَّمال الشَّرقيّ الصَّيفيّ، والسُّؤال الذي يطرح نفسه للعَقْل والمَنطِق: فما سَبَب حرارة الشِّتاء في القُطْب الجَنوبيّ؟ بل لِدرجةِ تأثيره على احترار صَيْف الشَّمْس! فَمُنذ متى يحتَرّ الصَّيف الشمسيّ بسبب حرارة الشتاء؟! بل سبب حرارة الشِّتاء الجاري في القُطْب الجنوبيّ هو بسبب حَرارة كَوكَب سَقَر الذي أُحَذِّركم مِن مُروره مِن جهة جنوب كَوكَب الأرض مُنذ ما يزيد على عشرين سنةٍ وشَهْر صَفَر الجاري إلى ما يشاء الله فتأتيكم بغتَةً فتَبهَتكم، فَهُنا مِحور التحدّي: (لا تأتيكم إلا بغتَةً فتَبهَتُكم) رغم أنَّها كَمثل حَجْم كوكب الأرض ألف مَرَّة، ورغم عِلمكم الواسع فلا تستطيعون رؤيتها إلَّا بغتةً حين تُشرِق فتحجب أُفُق جنوب كوكب الأرض رغم أنَّكم تشعرون بِحَرِّها قَبْل مُرورها، ولسوف تعلَمون إنَّا لصادِقون.

    اللهم حِقّ الحَقّ فأنت أعلم بِما يُوعون به أمرَك بطاعة خليفتك، سُبحانك ربّي إنَّك بالغ أمرك وماضٍ في حُكمك إنَّك سريعُ الحساب، فلم تنفع معهم مُناورة كَوكَب سَقَر باحترار أطراف الأرض المُتَجَمِّدة؛ بل قالوا: "حرارة شِتاء القُطْب الجنوبيّ تُهَدِّد العالَم". ثُم نقيم الحُجَّة على كُلِّ إنسانٍ يستخدم عقله ونقول: ومُنذ متَى يتأثر الصَّيف الشَّمسيّ لِنِصف الكُرَة الشَّماليّ بسبب حرارة الشِّتاء؟ أفلا تعقِلون؟! بل ذلكم بسبب حَرّ صَيْف سَقَر الآتي مِن جهة القُطْب الجَنوبيّ ليظهر به خليفة الله على العالَم بأسرِه الإمام المهدي ناصر محمد اليماني، فهل تستطيعون أن تَغلبوا الله صاحِب القرار والاختيار؟! سُبحان ربي يَخلق ما يشاء ويختَار،
    فأجيبوا على سؤال المُناورة قُبَيل الهجوم مِن أطراف الأرض المُتَجَمِّدة تصديقًا لقول الله تعالى: {أَوَلَمْ يَرَوْا۟ أَنَّا نَأْتِى ٱلْأَرْضَ نَنقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ وَٱللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِۦ ۚ وَهُوَ سَرِيعُ ٱلْحِسَابِ ‎﴿٤١﴾‏ وَقَدْ مَكَرَ ٱلَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَلِلَّهِ ٱلْمَكْرُ جَمِيعًا ۖ يَعْلَمُ مَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ ۗ وَسَيَعْلَمُ ٱلْكُفَّٰرُ لِمَنْ عُقْبَى ٱلدَّارِ ‎﴿٤٢﴾‏}صدق الله العظيم [سُورَةُ الرَّعۡدِ].

    خليفةُ الله على العالَم بأسرِه؛ الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ.
    _______________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



  2. افتراضي پیگیری صاحبان بیعت عهد و میثاق (بندگان نعیم اعظم)

    - 2 -
    امام مهدي ناصر محمد اليمانيّ
    20 - صفر - 1446 هـ
    24 - 08 - 2024 مـ
    ۳ – شهریور – ۱۴۰۳ ه.ش.
    05:29 بعد از ظهر

    (بحسب التقويم الرسميّ لأُمّ القُرى)
    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://mahdialumma.net./showthread.php?p=457903
    _____________

    پیگیری صاحبان بیعت عهد و میثاق (بندگان نعیم اعظم)

    بِسْم الله الرَّحمن الرَّحيم و صلوات و سلام بر محمد رسول خدا که با قرآن عظیم فرستاده شد و اما بعد...
    هر کس بخواهد عقب‌نشینی کرده و رضوان خدا را وسیلهای برای حفظ شدنش از آتش و وارد شدن به بهشت خدا قرار دهد، خداوند اوصاف بهشت را برای آنان بازگو کرده و این بهای تجارت میان خدا و آنان است. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ‎﴿٥﴾‏ وَيُدْخِلُهُمُ ٱلْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [سورة محمد].
    ولی کسانی که با «الرحمن» عهد بسته و بر خود واجب کرده‌اند تا خداوند در نفسش راضی نشود و حزین نباشد، به نعیم جنت او راضی نخواهند شد، اینان به پیروزی بزرگی دست یافته‌اند که خود خداوند بزرگ است (نعیمی که از بهشت خداوند بسیار بزرگتر است). و بعد از اینکه آنها از حال خداوند ارحم الراحمین آگاه شدند، محال است به نعیم جنت او راضی شوند، همان‌طور که محال است جز خداوند، خدایی وجود داشته باشد و خداوند، پاداش آنان است، تمام آنچه که می‌خواهند خداوندشان است و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود نمی‌دهند، اینان قومی هستند که محبوب خداوند هستند و محب او [قومٌ يُحِبّهم الله ويُحِبّونه] و خداوند وعده‌ی برانگیخته شدن آنان را در این امت داده است. و به خداوند بزرگ قسم می‌خورم خداوند با نگارش تمام کلمات [قدرتش] راضیشان نخواهد کرد مگر در نفس خود راضی شود و حزین نباشد و به هیچ‌چیز دیگری راضی نشده و تغییری در عهد خود نمی‌دهند. اصرارشان آن‌قدر شدید است و محال است رضایت دهند حتی اگر خداوند آنها را به آتش جهنم بیندازد، تا در مقابل آن، نعیمی که بزرگتر از نعیم بهشت اوست، محقق شود؛ می‌گویند:
    «مرحبا به آتش جهنم در راه تحقق نعیمی که از نعیم بهشت خداوند بسیار بزرگتر است، برایمان اهمیتی ندارد به آتش بیفتیم. اما اینکه بعد از آگاه شدن از حال خداوندمان که بیش از همه چیز دوستش داریم، به نعیم جنات نعیم راضی شویم، از خداوند ارحم الراحمین معذرت خواسته و نمی‌پذیریم، اگر هدف نهایی ما و تمام پاداش و اجر ما محقق نشود، پس برای چه آفریده شده‌ایم؟ سبحان الله العظیم ما به نعیم جنت او راضی نمی‌شویم تا او در نفسش راضی شود و حزن از نفس خداوند «الودود» که دوستدار محبانش است، برود».
    وسلامٌ على المُرسَلين والحَمْد لله رَبّ العالَمين..
    برادرتان عَبْد النَّعيم الأعظَم الإمام المَهديّ؛ ناصر مُحَمَّد اليمانيّ
    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 457953 من موضوع دَردَشَةٌ لِأحِبَّتي في الله الأنصَار السَّابِقين الأخيَار وكَافَّة المُؤمنِين والباحِثين عَن الحَقِّ في العالَمين، وتَحذيرٌ كَبيرٌ مِن الله العَليِّ القَدير ..

    - 2 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليمانيّ
    20 - صفر - 1446 هـ
    24 - 08 - 2024 مـ
    05:29 مساءً
    (بحسب التقويم الرسميّ لأُمّ القُرى)

    [لمتابعة رابط المشاركة الأصلية للبيان]
    https://mahdialumma.net./showthread.php?p=457903

    _____________


    تَسجيلُ مُتابَعةِ أصحاب بَيْعَة عَهْدٍ ومِيثاقٍ (عَبيد النَّعيم الأعظَم) ..


    بِسْم الله الرَّحمن الرَّحيم والصَّلاة والسَّلام على مُحَمَّدٍ رسول الله بالقُرآن العَظيم، ثُمَّ أمَّا بَعْد..

    فَمَن يُريد أن يتراجَع لاتِّخاذ رضوان الله وسيلةً ليقيه من ناره ويُدخِله جَنَّته فقد عَرَّفها لَهُم - ثَمَن التِّجارة بَينه وبينهم - تصديقًا لقول الله تعالى:
    {سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ ‎﴿٥﴾‏ وَيُدْخِلُهُمُ ٱلْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ ‎﴿٦﴾‏} صدق الله العظيم [سورة محمد].

    وأمَّا الذين اتَّخذوا عِنْد الرَّحمن عَهدًا على أنفسهم أنَّهم لَن يرضوا بنعيم جنته حتى ترضى نفسه ويذهَب حُزنه فهؤلاء فازوا بالله العظيم (النَّعيم الأعظَم مِن جنته)، واستحالةُ أن يرضيهم الله بنعيم جَنَّته بعد أن عَلِموا بحال الله أرحَم الرَّاحمين كاستحالةِ أن يكون مع الله أحدًا؛ قرارٌ لا رجعة فيه، فالله هو أجرهم وكل أُجرتهم وما بَدَّلوا تبديلًا؛ أولئك قومٌ يُحِبّهم الله ويُحِبّونه وَعَد الله ببعثهم في هذه الأُمَّة، وأُقسِم بالله العَظيم لا يرضيهم الله بِمِداد كلماته حتى ترضَى نفسه ويذهَب حُزنه؛ فلَن يرضوا به بديلًا؛ شديدي المحال بالإصرار الشَّديد حتى لو با يلقيهم الله في نار الجَحيم مُقابِل تحقيق نعيمهم الأعظم من نعيم جنته لقالوا: "يا مرحبًا بنار الجَحيم في سبيل تحقيق النَّعيم الأعظم مِن نعيم جنته فلا نُبالي، وأما أن نرضى بنعيم جنات النعيم بعد أن عَلِمنا بحال أحَبّ شيئٍ إلى أنفسنا فالمعذرة يا أرحَم الرَّاحمين ما لم تُحَقّق لنا مُنتهَى غايتنا وكُل أَجرنا وأُجرتنا، فلماذا خلقتنا يا أرحَم الرَّاحمين؟! سُبحان الله العظيم أن نرضى بنعيم جنته حتى ترضى نَفسه ويذهب حُزنه؛ بل نعوذ بالله أن نرضى بنعيم جنته حتى ترضى نفسه ويذهب حُزن الوَدود المُحِبّ لِمَن أحَبَّهُ".

    وسلامٌ على المُرسَلين والحَمْد لله رَبّ العالَمين..
    أخوكم عَبْد النَّعيم الأعظَم الإمام المَهديّ؛ ناصر مُحَمَّد اليمانيّ.
    ____________

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..

المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 25-06-2017, 04:49 AM
  2. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 15-04-2017, 03:41 PM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 03-07-2015, 02:22 PM
  4. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 27-01-2015, 02:14 PM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •