الموضوع: ای جماعت پرسش‌گران این شما واین پاسخ حق: من یمانی آخرین خلیفه از تمام خلفای خداوند هستم

النتائج 1 إلى 2 من 2
  1. افتراضي ای جماعت پرسش‌گران این شما واین پاسخ حق: من یمانی آخرین خلیفه از تمام خلفای خداوند هستم

    5
    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 08 - 1429 هـ
    24 - 08 - 2008 مـ

    ۳-شهریور-۱۳۸۷ه.ش.
    07:43 مساءً
    ــــــــــــــــ


    ای جماعت پرسش‌گران این شما واین پاسخ حق: من یمانی آخرین خلیفه از تمام خلفای خداوند هستم...

    بسم الله الرحمن الرحيم، سلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
    ای جماعت پرسش‌گران؛ و تمام مسلمانان! سزاوار نیست برای شما جز حق به خدا نسبت دهم و حق این است که ائمه مسلمین خلفای خداوند که مردم را به راه راست ارشاد می‌کردند-خلفای راشدین- بعد از محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- دوازده امام هستند و همگی آنان از آل بیت محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- می‌باشند. اولین آنها امام علی ابن ابی طالب علیه الصلاة و السلام است و بعد از او یازده امام که همگی از ذریه او هستند وهر یک در زمان مقدر شده در کتاب مسطورآمدند و آخرین آنها مهدی منتظر خلیفه خدا در زمین و آخرین خلیفه از خلفای خداوند است. شیعیان قادر به حذف یمانی از روایات حق نیستند؛ آنها می‌دانند که پرچم یمانی؛ هدایت‌گرترین پرچم است و مردم را به سوی حق دعوت و به راه راست و صراط مستقیم هدایت می‌کند؛ آنها می‌دانند یمانی از آل بیت رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- است اما این کارشان عجیب است که با وجود این که به علم و امامتش معترفند؛ ولی مهدی منتظر بودنش را رد می‌کنند و با این کاربرخلاف اعتقادشان عمل کرده و با این که ائمه اهل بیت دوازده امام بیشتر نیستند؛ آنها را سیزده نفرمی‌کنند؛ لذا یمانی همان مهدی و آخرین خلیفه از خلفای خداوند است اگر که بدانند...
    برخی از روایات حقی که درمورد یمانی دارند؛ به این ترتیب است:
    [وليس في الرايات أهدى من راية اليماني، فإذا خرج اليماني فانهض إليه، فإن رايته راية هدى. ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم].

    [پرچمی هدایت‌گرتر از پرچم یمانی نیست؛ وآن گاه که یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب، و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا می‌خواند.]
    و هم چنین:
    [أولاً / (لا يحل لمسلم أن يلتوي، عليه فمن فعل ذلك فهو من أهل النار): وهذا يعني: أنّ اليماني صاحب ولاية إلهية، فلا يكون شخص حجة على الناس بحيث إن إعراضهم عنه يدخلهم جهنم وإن صلّوا وصاموا إلا إذا كان من خلفاء الله في أرضه وهم أصحاب الولاية الإلهية من الأنبياء والمرسلين والأئمة والمهديين]
    [ اولاً ( بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود) و این یعنی: یمانی صاحب ولایت الهی است و هیچ شخصی نمی‌تواند حجت بر مردم باشد که اگر از او روبگردانند وارد جهنم شوند ولو این که نماز بخوانند و روزه بگیرند؛ مگر این که آن شخص از خلفای خداوند در زمین باشد و انبیاء و رسولان و ائمه و مهدیون از اصحاب ولایت الهی هستند]

    این برخی از روایات شیعیان است. پایان نقل قول از روایات شیعیان.
    با این که شیعیان به این روایات حق درمورد یمانی ایمان دارند و می‌دانند او امامی است که مردم را به سوی هدایت فرا می‌خواند و پرچمش؛ هدایت‌گرترین پرچم است و ایمان دارند هرکس در برابر او عصیان کند؛ از اهالی آتش می‌باشد؛ یعنی کافر شدن به او؛ کافر بودن نسبت به خداوند و کتاب اوست و برای همین از اهالی آتش خواهد بود؛ ولی شیعه از خودشان به این روایت حق چیزی اضافه کرده و می‌گویند:
    اقتباس المشاركة :
    او شما را به سوی صاحب‌تان می‌خواند!
    انتهى الاقتباس
    پناه برخدا که من مردم را به سوی یک عبد‌ دعوت کنم؛ بلکه من مردم را با بصیرتی که از نزد پروردگارم آمده است؛ به سوی خدا می‌خوانم. هرکس مرا تصدیق کند؛ کتاب خدا را تصدیق کرده و هرکس مرا تکذیب نماید؛ کتاب خداوند را تکذیب نموده و قرارگاهش جهنم است که جای‌گاهی بسیار بد است. ای جماعت شیعیان؛ چطور است که معتقدید پرچم یمانی هدایت‌گرترین پرچم است و سپس آن را منحصر به دوران خودش می‌کنید؟ شما در اشتباهید. مگرخداوند خبر پرچم مرا در نام من ننهاده است: ناصر محمد؛ یعنی من برای یاری به آن چه که محمد آورده است به سوی شما می‌آیم و به اندازه تار مویی از آن منحرف نمی‌شوم و در راه خدا از ملامت احدی نمی‌ترسم و شما را به منهاج حق نبوت بازمی‌گردانم؛ همان گونه که در زمان محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم بود و تمام –روایات- باطل و جعلی را رد کرده و زیر پایم له می‌کنم و نصّ حق از کتاب خدا قرآن عظیم را -که شما مهجور رها کرده‌اید- بر سر باطل می‌کوبم.
    ای مردم سزاوار نیست یمانی مردم را به سوی مهدی دعوت کند؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟ او مردم را به سوی خداوند حقّ می‌خواند؛ به راه خداوند عزیز و حمید و بعد از حق چیزی جز گمراهی نیست؛ آیا فکر نمی‌کنید؟ من نمی‌خواهم با روایات با شما محاجه کنم؛ چون می‌توانید روایاتی بیاورید که برخلاف حقّ باشد و بگویید:" این روایاتی که ما آورده‌ایم حق است و روایت تو باطل است". برای همین من شما را به سوی کتاب خدا قرآن عظیم دعوت می‌کنم تا اگر به حق زبان‌تان را خاموش کردم؛ نتوانید -روایات- باطلی که برخلاف حق هستند را بیاورید؛ چون اگر چنین کنید به کتاب خدا کافر شده و پیرو باطل شده‌اید.
    پس به حق فتوا می‌دهم ائمه آل بیت دوازده امام هستند که اولین آنها امام علی و آخرین‌شان؛ آخرین خلیفه از خلفای خداوند و پروردگار عالمیان بر تمام امتهاست؛ تمام امت‌ّهایی که در زمین راه می‌روند یا پرواز می‌کنند از پشه گرفته تا بالاتر ازآن اگر که می‌دانستید...
    خداوند در قرآن عظیم درمورد شأن مهدی منتظر با شما سخن گفته و خبر داده که به واسطه او تمام مردم را هدایت خواهد کرد بجز شیاطین جن و انس از هر جنسی؛ آنان که با وجود این که می‌دانند او مهدی منتظر حق پروردگارشان است؛ نسبت به وی کافر می‌شوند؛ خداوند اینان را با مهدی منتظر هدایت نمی‌کند بلکه بر پلیدی‌شان می‌افزاید. اما غیر اینها؛ تمام مردم را با مهدی منتظر هدایت می‌کند و او به اذن خدا از همه آنها امتی واحد می‌سازد . خداوند درمورد مهدی منتظر به شما فتوا داده و فرموده که او را خلیفه خود بر تمام ملکوت، از پشه تا بالاتر از آن خواهد کرد و در مورد قدرتش برای‌تان مثال می‌زند چرا که او مالک الملک است و ملک خود را به هرکس که بخواهد عطا می‌کند. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِنَّ اللَّـهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖوَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦﴾الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٢٧﴾كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة]
    آیا در این آیه تدبر نمی‌کنید؟ وعده‌ی حق خداوند به مهدی منتظرحقّ را در آن می‌یابید که خداوند با او تمام مردم را هدایت می‌کند مگر شیاطین بشر و همانندشان از شیاطین جن را که ایمان دارند این قرآن از نزد خداوند است و می‌دانند محمد رسول حق خداست و او را مانند فرزندانشان می‌شناسند ولی نسبت به حق کافر شده و راه حق را درپیش نمی‌گیرند. خداوند اینان را با مهدی منتظر هدایت نمی‌کند؛ بلکه آنان مدت‌های مدید و طولانی است که با تکثیر یأجوج و مأجوج در حال آماده شدن-برای جنگ با او –هستند . جنیان از انس تکثیر می‌شوند( مترجم: جنیان با انس رابطه جنسی برقرار کرده و باردار و به این ترتیب تکثیر می‌شوند ) اما جمعیت زیاد و کید آنها به هیچ وجه به کارشان نمی‌آید؛ خداوند جز این نمى‌خواهد که نور خود را به کمال برساند، هرچند مجرمان از جنس شیاطین جن و انس خشنود نباشند[اشاره به آیه کریمه سوره توبه: وَيَأْبَى اللَّـهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿٣٢﴾ّ ]و من بر آنان غالب و مسلط هستم و این واقعه غیرمنتظره بزرگی برای آنان است؛ آنها نمی‌دانستند خداوند با تمام لشکر خود در ملکوت آسمان‌ها و زمین به مهدی منتظر یاری خواهد رساند.آنان فهمیدند مصیبت آنان در این آیه‌ی نازل شده در قرآن آمده است؛ قرآنی که نسبت به آن کافرند در حالی که می‌دانند به حق از نزد پروردگارشان آمده است؛ مگر خداوند تعالی نمی‌فرماید که این نوع از کافران می‌دانند قرآن به حق از نزد پروردگارشان آمده ولی نسبت به آن کافرند؟ خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا} صدق الله العظيم [البقرة:26].
    یعنی می‌دانند محمد رسولُ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- هیچ افترایی به خدا نزده است و برای همین می‌گویند منظور خدا از این مثال چیست؟ چون فهمیدند مصیبت آنان در ورای این مثل پنهان شده است و از خلال آن دانستند که خداوند با او تمام مردم بجز شیاطین جن و انس را هدایت خواهد کرد ولی درنیافتند او مهدی منتظر است و خداوند با تمام جنود خود در ملکوت او را یاری خواهد کرد؛ تمام لشکریانش چه آنها که در زمین راه می‌روند چه آنها که در آسمان‌ها و زمین با بال‌های خود پرواز می‌کنند؛ تحت رهبری و قیادت مهدی منتظر حق پروردگارتان امام ناصر محمد یمانی بر ضد مسیح دجال و شیاطین جن و انس و لشکریأجوج و مأجوج خواهند بود. آنان گمان می‌کردند به خاطرجمعیت کثیرشان؛ غالب و پیروز خواهند شد ولی در این آیه ناگهان اتفاق غیرمنتظره وحقی را پیدا خواهند کرد. و اما مؤمنان به این قرآن خواهند دانست که من مهدی منتظر حق پروردگارشان هستم. تصدیق فرموده خداوند تعالی:
    {إِنَّ اللَّـهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖوَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦﴾الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٢٧﴾كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].
    وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين.
    و اما درمورد این سؤالت که چرا یمانی با نام یمانی خوانده می‌شود؛ یمانی نامی نیست که مختص من باشد. هرکس که از یمن باشد؛ یمانی خوانده می‌شود و من یمانیّ از یمن هستم و از یمن و از راه اینترنت جهانی شما را دعوت می‌کنم. نام من " ناصر محمد" است و خداوند خبر و پرچم و عنوان کارم را در نامم نهاده است و حکمت التواطؤ-همراهی- اسم من با اسم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- در نام پدرم نهفته است تا اسم حامل خبر باشد و این اسم مهدی منتظر امام دوازدهم از آل بیت پاک و مطهر است: امام ناصر محمد الیمانی.

    اقتباس المشاركة 4174 من موضوع [مجموعة من البيانات إلى هيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة وإلى جميع علماء المُسلمين ومُفتي الديار الإسلاميّة] ..

    - 5 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    21 - 08 - 1429 هـ
    24 - 08 - 2008 مـ
    07:43 مساءً
    ــــــــــــــــ



    أنا اليماني خاتم خُلفاء الله أجمعين يا معشر السائلين إليكم الردّ بالحقّ ..

    بسم الله الرحمن الرحيم، سلامٌ على المُرسلين والحمدُ لله ربّ العالمين، وبعد..
    يا معشر السائلين وجميع المُسلمين حقيقٌ لا أقول لكم غير الحقّ والحقّ أقول بأنّ أئمة المُسلمين خُلفاء الله الراشدين إلى الصراط ــــــ المُستقيم من بعد محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- هم اثنا عشر إماماً، وجميعهم من آل بيت محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، أولهم الإمام علي بن أبي طالب عليه الصلاة والسلام وأحد عشر إماماً من ذُريته وكلٌّ منهم يأتي في قدره المقدور في الكتاب المسطور، وخاتمهم المهديّ المنتظَر خليفة الله في الأرض، وهو خاتم خُلفاء الله أجمعين. ولن يستطيع الشيعة أن يحذفوا اليماني من الروايات الحقّ، فهم يعلمون بأنّ أهدى الرايات راية اليماني وأنّه يدعو إلى الحقّ وإلى صراطٍ مُستقيم، ويعلمون أنّ اليماني من آل بيت رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم. ولكن العجيب في أمرهم نَفيُهم له أن يكون المهديّ المنتظَر برغم اعترافهم بعلمه وإمامته، وهم بهذا جعلوا أئمة آل البيت خلاف ما يعتقدون به فاصبحوا ثلاثة عشر إماماً برغم أنّ أئمة آل البيت ليسوا إلا اثني عشر إماماً، إذاً اليماني هو ذاته المهديّ وخاتم خُلفاء الله أجمعين لو كانوا يعلمون.

    ومن الروايات الحقّ لديهم في شأن اليماني ما يلي:
    وليس في الرايات أهدى من راية اليماني، فإذا خرج اليماني فانهض إليه، فإن رايته راية هدى. ولا يحل لمسلم أن يلتوي عليه، فمن فعل ذلك فهو من أهل النار، لأنه يدعو إلى الحق وإلى طريق مستقيم).وكذلك؛ أولاً / (لا يحل لمسلم أن يلتوي، عليه فمن فعل ذلك فهو من أهل النار): وهذا يعني: أنّ اليماني صاحب ولاية إلهية، فلا يكون شخص حجة على الناس بحيث إن إعراضهم عنه يدخلهم جهنم وإن صلّوا وصاموا إلا إذا كان من خلفاء الله في أرضه وهم أصحاب الولاية الإلهية من الأنبياء والمرسلين والأئمة والمهديين.
    ـــــــــــــــــــ
    وهذا بعض ما يوجد في روايات الشيعة، انتهى المقُتبس من روايات الشيعة.


    وبرغم أنّ الشيعة يؤمنون بهذه الروايات الحقّ في شأن اليماني ويعلمون أنّه إمامٌ يدعو إلى الهدى وأنّ أهدى الرايات رايته ويؤمنون بأنّ من عصاه فإنه من أصحاب النار؛ بمعنى أنّ الكفر به هو كفرٌ بالله وكتابه ولذلك يكون من أصحاب النار، ولكن الشيعة يزيدون في الروايات الحقّ إدراجاً من عند أنفسهم فيقولون:
    اقتباس المشاركة :
    وإنه يدعو إلى صاحبكم!
    انتهى الاقتباس
    وأعوذ بالله أن أدعو الناس إلى عبدٍ بل أدعو إلى الله على بصيرةٍ من ربي، فمن صدّقني صدّق بكتاب الله ومن كذّبني كذَب بكتاب الله ومصيره جهنم وساءت مصيراً. فكيف يا معشر الشيعة تؤمنون بأنّ أهدى الرايات راية اليماني ومن ثم تحصرونها في عهده؟ وإنكم لخاطئون، ألم يجعل الله في اسمي خبر رايتي، ناصر محمد؛ بمعنى أنّي جئتكم ناصراً لما جاء به محمد لا أحيد عنه قيد شعرة ولا أخشى في الله لومة لائم فأعيدكم إلى منهاج النبوة الحقّ كما كانت في عهد محمد رسول الله صلى الله عليه وآله وسلم، وأنفي الباطل أجمعين المدسوس وأفركه بنعل قدمي وأدمغه بالنصوص الحقّ من كتاب الله القرآن العظيم الذي اتخذتموه مهجوراً.

    ويا قوم لا ينبغي لليماني أن يدعو الناس إلى المهديّ، أفلا تعقلون؟ بل يدعوهم إلى الله الحقّ فأهديهم إلى صراط العزيز الحميد وما بعد الحقّ إلا الضلال، أفلا تعقلون؟ وإني لا أريد أن أحاجُّكم بالروايات، وذلك لأنّكم تستطيعون أن تأتوا برواياتٍ مضادة للحقّ فتقولون: "بل هذه الرواية التي أتيناك بها هي الحقّ وروايتك باطلة"، ولذلك أدعوكم إلى كتاب الله القرآن العظيم حتى إذا أخرست ألسنتكم بالحقّ فلن تستطيعوا أن تأتوا بالباطل المُضاد لأنّكم إن فعلتم كفرتم بكتاب الله واتّبعتم الباطل.

    وأعلن الفتوى بالحقّ، بأن أئمة آل البيت اثنا عشر إماماً أولهم الإمام علي وخاتمهم خاتم خُلفاء الله أجمعين خليفة الله ربّ العالمين على جميع الأمم؛ كُل ما يدب أو يطير من البعوضة فما فوقها لو كنتم تعلمون. وقد ذكر الله لكم شأن المهديّ المنتظَر في القُرآن العظيم وعلمكم أنّه سوف يهدي به الناس أجمعين ما دون الشياطين من الجنّ والإنس من كلّ جنس الذين يكفرون به لأنّهم يعلمون أنّه المهديّ المنتظَر الحقّ من ربِّهم، فهؤلاء لا يهديهم الله بالمهديّ المنتظَر بل يزيدهم رجساً إلى رجسهم ولكن الله يهدي بالمهديّ المنتظَر ما دون ذلك من الناس أجمعين فيجعلهم أمّةً واحدةً بإذن الله ربّ العالمين، وقد علّمكم الله بشأن المهديّ المنتظَر بأنّ الله سوف يجعله خليفته على ملكوت كُل شيء من البعوضة فما فوقها فيضرب لكم مثل القدرة بأنّه مالك الملك يؤتي الملك من يشاء. وقال الله تعالى: {
    إِنَّ اللَّـهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖوَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٢٧كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة].

    أفلا تتدبرون هذه الآية تجدون وعد الله الحقّ بالمهديّ المنتظَر الحقّ الذي يهدي الله به الناس أجمعين ما دون شياطين البشر وقبيلهم من شياطين الجنّ الذين يؤمنون بأنّ هذا القرآن من عند الله ويعرفون أنّ محمداً رسولُ الله هو الحقّ من ربِّهم كما يعرفون أبناءهم ومن ثم بالحقّ يكفرون فلا يتخذونه سبيلاً، فهؤلاء لن يهديهم الله بالمهديّ المنتظَر بل يعدّون له العدّة منذ أمدٍ بعيدٍ بالتكثير من يأجوج ومأجوج فاستكثر الجنّ من الإنس ولن يغني عنهم جمعهم وكيدهم شيئاً، ويأبى الله إلا أن يُتمّ نوره ولوكره المجرمون من شياطين الجنّ والإنس ظهوره وإنّا فوقهم قاهرون، وكانت المُفاجأة لديهم كُبرى، فهم لم يكونوا يعلمون بأنّ الله سوف يمدّ المهديّ المنتظَر بجميع جند الله في ملكوت السماوات والأرض، ولقد علموا بأنّ مصيبتهم في هذه الآية المُنزّلة في القرآن الذي هم به كافرون وهم يعلمون أنّه الحقّ من ربهم، ألم يقل الله تعالى بأنّ هؤلاء النوع من الكفار يعلمون أنّ القرآن حقٌ من عند ربهم فهم به يكفرون؟ وقال الله تعالى:
    {وأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا} صدق الله العظيم [البقرة:26].

    بمعنى يعلمون بأنّ محمداً رسولُ الله -صلى الله عليه وآله وسلم- لم يفترِ على الله شيئاً، ولذلك قالوا ماذا أراد الله بهذا مثلاً، وذلك لأنهم علموا بأن مصيبتهم تكمن وراء هذا المثل، وعلموا من خلاله بأنّ الله سوف يهدي به الناس أجمعين ما دون شياطين الجنّ والإنس، ولكنه لم يفطنوا بأنّ ذلك هو المهديّ المنتظَر وأنّ الله سوف يؤيده بملكوت جنوده من كُل ما يدُبُّ على الأرض أو يطير بجناحيه في السماوات وفي الأرض لتكون بقيادة المهديّ المنتظَر الحقّ من ربكم الإمام ناصر محمد اليماني ضدّ المسيح الدجال وشياطين الجنّ والإنس وجنوده من يأجوج ومأجوج، وكانوا يظنون بأنّهم هم الغالبون لكثرتهم، ولكنّ المُفاجأة الحقّ سوف يجدونها في هذه الآية، فأما المؤمنون بهذا القرآن فسوف يعلمون بأنّي المهديّ المنتظَر الحقّ من ربهم. تصديقاً لقول الله تعالى:
    {
    إِنَّ اللَّـهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۖوَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّـهُ بِهَـٰذَا مَثَلًا ۘ يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا ۚ وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿٢٦الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّـهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّـهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَـٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿٢٧كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّـهِ وَكُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ۖ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿٢٨﴾} صدق الله العظيم [البقرة]، وسلامٌ على المُرسلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

    وأما بالنسبة لسؤالك: لماذا يُسمى اليماني باليماني، فاسم اليماني ليس حصرياً لي؛ بل يُسمى به كُل يمانيّ من اليمن وأنا يمانيّ من اليمن، وأدعوكم من اليمن عبر الإنترنت العالميّة، واسمي
    (ناصر محمد) وقد جعل الله في اسمي خبري ورايتي وعنوان أمري وفي ذلك تكمن الحكمة من التواطؤ لاسم محمد رسول الله -صلى الله عليه وآله وسلم- في اسمي في اسم أبي وذلك حتى يحمل الاسم الخبر، وذلك اسم المهديّ المنتظَر الإمام الثاني عشر من آل البيت المُطهر؛ الإمام ناصر محمد اليماني.
    ــــــــــــــــــ

    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..


  2. افتراضي بیان برای امانت خطاب به هیئت علمای بزرگ پادشاهی عربستان سعودی و تمام علمای مسلمین و مفتیان کشورهای اسلامی

    - 6 -
    الإمام ناصر محمد اليماني
    10 - صفر - 1430 هـ
    05 - 02 - 2009 مـ
    ۱۷ - بهمن - ۱۳۸۷ ه.ش.
    11:04 بعد از ظهر
    ـــــــــــــــــــــ


    بیان برای امانت خطاب به هیئت علمای بزرگ پادشاهی عربستان سعودی و تمام علمای مسلمین و مفتیان کشورهای اسلامی
    ...
    بِسْمِ الله الرّحمن الرّحيم
    از امام ناصر محمد یمانی، مهدی منتظر از آل بیت مطهر از نسل امام حسین ابن علی بن ابی طالب به عالی‌جناب پادشاه محترم عبدالله بن عبدالعزیز آل سعود و همچنین به ولیعهد امین، عالی‌جناب شاهزاده سلطان بن عبدالعزیز محترم و همچنین تمام عالی‌جنابان و شاهزادگان و امیران محترم در پادشاهی عربستان سعودی و همچنین رئیس محترم هیئت علمای بزرگ در پادشاهی عربستان سعودی و تمام ملت عرب در پادشاهی عربی سعودی و تمام امت عربی و اسلامی، سلام و رحمت و برکات خدا بر شما باد و اما بعد...
    همانا که ظهور مهدی منتظر [امام ناصر محمد یمانی] برای بیعت کردن در رکن یمانی در مکّّه‌ی مکرمه در مسجد الحرام خواهد بود و اولیای آن در عصر ظهور خاندان محترم حاکم از فرزندان عبدالعزیز بن سعود هستند که رحمت خداوند ارحم الراحمین بر او تمام فرزندانش و تمام مسلمانان باد. من این بیان را به صورت خاص برای اولیای مسجد الحرام و تمام اعضای هیئت علمای بزرگ و همچنین به صورت عام برای تمام علمای امت اسلامی نوشته‌ام.
    ای برادران من، سزاوار نیست جز حق به خدا و رسولش نسبتی دهم، وقال محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم فرمودند:

    [لا وحي مِن بعدي إلا الرؤيا الصالحة فمن رآني فقد رآني وإن الشيطان لا يتمثل بي] صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم،
    [بعد از من وحی درکار نیست، مگر رؤیای صالح و هرکس مرا در رؤیا دید، واقعاً مرا دیده است و شیطان به شکل من درنمی‌آید].
    ایشان که سلام و صلوات بر او باد، همچنین فرمودند:
    [من كذب عليّ مُتعمِّدًا فليتبوّأَ مقعدَه من النار].
    [کسی که عامدانه دروغ به من نسبت دهد در آتش می‌افتد].

    خداوند چندین بار در رؤیا جدَّم، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم را به من نشان داد و گزیده‌ی فتواهای جدَّم، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم در رؤیاها چنین است:
    [من، مهدی منتظر، رحمت خداوندی هستم که رحمتش همه‌چیز را در برمی‌گیرد مگر کسی که از رحمت خداوند سرباز زند و همچنین به من خبر داد که خداوند علم کتاب، قرآن عظیم را به من عنایت خواهد کرد تا با آن برای مردم حجت آورده و محاجه کنم و هرکسی که از قرآن با من مجادله کند، با علم و هدایت این کتاب منیر، بر او غالب خواهم شد] پایان گزیده و چکیده‌ای از کلماتی که حبیب و جدَّم، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم دراین رؤیاها به من فرمودند.
    ولی محمد رسول الله می‌داند، رؤیا به صاحب آن اختصاص دارد و در دین حنیف اسلام، حکم شرعی بر اساس رؤیا داده نمی‌شود و لذا ایشان که سلام صلوات بر او باد در یکی از رؤیاها فرمودند:

    [بأنّ الله سوف يؤتيني عِلمَ الكتاب ولا يُجادلني أحدٌ مِن القرآن إلا غلبتُه].
    [همانا که خداوند علم کتاب را به من عطا خواهد فرمود و احدی نیست که از قرآن با من مجادله کند مگر بر او غالب شوم].

    لذا ای هیئت علمای بزرگ، اگر ناصر محمد یمانی به خدا و رسولش نسبت دروغ نداده باشد، خداوند باید رؤیا را تصدیق کند و ببینید که به‌حق وقتی از قرآن با ناصر محمد یمانی مجادله می‌کنید، با دانش و برهان آشکار و درخشان و بینه از قرآن عظیم، قانعتان می‌کند و اگر بنده‌اش، واقعاً مهدی منتظر باشد، خداوند هرگز او را رها نمی‌کند و لازم است در عالم واقعیات درستی رؤیا ثابت شود و او بتواند تمام علمای مسلمین و یهود و نصاری [مسیحی] را با برهان علمی محکم از قرآن عظیم شکست دهد.
    اما اگر ناصر محمد یمانی، دروغ‌گو یا دیوانه یا بیمار روحی باشد، در اولین دور گفت‌وگو سقوط کرده و به سرعت شکست می‌خورد و برای مسلمانان روشن می‌گردد او مهدی منتظر نیست تا به این ترتیب باعث گمراهی احدی از مسلمانان نشود. ولی هیهات، هیهات، به خداوند «العلی العظیم» ، خداوندی که پروردگار من و شما و پروردگار آسمان‌ها و زمین و مابین آنها و پروردگار عرش عظیم است،
    برایتان قسم می‌خورم، پیشاپیش قسم می‌خورم، من به‌حق بر تمام شما علمای مسلمین غلبه خواهم کرد و در تمام موارد اختلافتان در سُنَّت محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، به‌حق میانتان حُکم خواهم داد. ولی تنها یک شرط دارم و لاغیر، شرط این است که بر اساس احکام الهی که در قرآن عظیم، ذکر محفوظ از تحریف آمده است، حکمیت کنیم تا مرجع اختلاف برای علمای حدیث در سُنَّت محمدی باشد.
    و شما علمای مؤمن به قرآن عظیم این شرط‌ها را برای ناصر محمد یمانی قائل شوید:
    شرط اول: اینکه بگویید: ناصر محمد یمانی! اول از همه بر توست که از قرآن عظیم به ما ثابت کنی، خداوند قرآن را مرجع اختلاف علمای حدیث قرار داده است.
    شرط دوم: ناصر محمد یمانی، با تو شرط می‌کنیم با احکام اجتهادی یا احکام قیاسی شخصی‌ات، در میان ما حُکم نکنی.
    شرط سوم: این است که تو، ناصر محمد یمانی، [از خودت] میان ما حکم نکنی. موضوع، مسئله‌ی عرفی یا قبیله‌ای نیست که تو میان ما داوری کنی، بلکه اختلاف ما بر سر مسائل دینی است و قبول نمی‌کنیم غیر از خداوندی که بهترین حکم‌کننده است، کسی میان ما حکم کند و چه حکمی بهتر از حکم خداوند است؟ ناصر محمد یمانی خداوند به ما فرمان نداده است که حکم را [به نظرات] تو بسپاریم، بلکه فرمان خداوند این است که به فرامین خدا سر نهاده و حکمیت او را بپذیریم. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صدق الله العظيم [الشورى:۱۰].
    لذا، ما علمای مسلمین، حکم را تنها به خداوند می‌سپاریم تا در موارد اختلاف بین ما حکم نماید و تو، ناصر محمد یمانی، تنها کاری که باید بکنی این است که حکم حقّ خداوند را از کتاب حُکم او، قرآن عظیم برایمان استنباط کنی. اما جناب ناصر محمد یمانی که ادعا می‌کنی مهدی منتظر هستی! هیهات، هیهات که حکم آیات متشابه را که تأویل آنها را تنها خداوند می‌داند از تو بپذیریم. بلکه شرطِ اساسیِ ما این است که حکم را از آیات قرآنی بینه و واضح و محکم که آیات ام الکتاب هستند بیاوری تا از آنها پیروی کنیم، آیاتی که تنها کسانی از آن دور می‌شوند که قلبشان از حق واضح و بینه، به بیراهه رفته باشد و از آیات متشابه که تأویل آنها را فقط خدا می‌داند پیروی کرده و آیات محکم ام الکتاب را پشت‌سر رها می‌کنند.

    و سپس ناصر محمد یمانی به شما جواب داده و می‌گوید: خدا و ملک عبدالله بن عبدالعزیز و تمام مسلمانان را گواه می‌گیرم که شرط‌هایتان را قبول کردم. من هرگز در موارد اختلافتان، با اجتهاد از پیش خودم و یا با قیاس شخصی میانتان حکم نمی‌دهم. بلکه حکم خدا را در وهله‌ی اول از کتاب خداوند و با سخنی نهایی و قطعی به‌دور شوخی، از آیات محکم و ام الکتاب، آیات واضح و بینه، می‌آورم تا علمای مؤمن امت در سینه‌هاشان در مورد امری که به‌حق میانشان قضاوت می‌شود هیچ حرج و ناراحتی حس نکنند و تسلیم مطلق آن گردند و در وهله‌ی بعدی از سُنَّت حق محمد رسول الله که درست در همان مورد و موضوع است، برهان می‌آورم و هرکس، بعد از آنکه حق برایش روشن گردید، حقی که قابل انکار یا مجادله نیست، از ناصر محمد یمانی رونگردانده است، بلکه از احکام خداوند در قرآن عظیم روگردانده و قلبش از حق دور و منحرف است وسَلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربِّ العالمين.
    امام ناصر محمد یمانی باید شرط اول شما را انجام دهد:
    شرط اول این بود که بگویید: «ناصر محمد یمانی اول از همه بر توست که از قرآن عظیم به ما ثابت کنی خداوند قرآن را مرجع اختلاف علمای حدیث قرار داده است».
    و من یمانی منتظر که حکم خدا را از آیات محکم احکام الهی، قرآن عظیم استنباط می‌کنم، می‌گویم: این حکمِ حقّ خداوند است که در آن می‌فرماید قرآن مرجع اختلاف علمای حدیت در سنت نبوی است. خداوند تعالی می‌فرماید:
    {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].
    ای علمای امت، شما سخن عربی که در این آیه آمده است می‌دانید، منافقانی از علمای یهود، خدمت محمد رسول الله، صلّى الله عليه وآله وسلّم رسیده و می‌‌گفتند: «شهادت می‌دهیم لا اله الا الله و شهادت می‌دهیم تو محمد، صلّى الله عليه وآله وسلّم، رسول خداوندی». سپس به فرموده‌ی خداوند تعالی بنگرید:
    {اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.
    شاید یکی از شما بخواهد سخنم را قطع کرده و بگوید: «بعد از اینکه ایمان خود را سپری برای خود کردند تا از صحابه‌ی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم باشند، روششان برای دور کردن مردم چه بود»؟ در پاسخ او می‌گویم: خداوند تعالی می‌فرماید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].
    از خلال این آیات برایتان روشن می‌شود، مقصود خداوند از این آیات چیست که می‌فرماید:
    {اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم
    خداوند برایتان روشن می‌فرماید روش آنها برای بازداشتن مردم از راه خدا چیست، فتوا را در این فرموده‌ی خداوند تعالی پیدا می‌کنید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم.
    و همچنین روشن می‌شود خداوند به رسولش فرمان طرد این منافقان را ندارد، به ایشان فرمود از آنان روگرداند و بگذرد و این موضوع را در این فرموده‌ی خداوند تعالی می‌یابید:
    {فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا} صدق الله العظيم.
    حکمت طرد نکردنشان چیست؟ حکمت طرد نکردنشان این است که روشن شود چه کسانی به آیات ام الکتاب و محکم قرآن عظیم پایبند می‌مانند و چه کسانی احکام خدا را پشت‌سر انداخته و به آنچه که مخالف حکم الهی در آیات محکم قرآن عظیم است تمسک می‌جویند. چون خداوند به شما روشی را یاد خواهد داد که با استفاده از آن می‌توانید حدیث حقّ را از حدیق دروغ و باطل تشخیص دهید. راه این است که به «ذکر محفوظ از تحریف» رجوع کنید و با تدبر در آیات محکم آن دریابید آیا آیه‌ای وجود دارد که بر خلاف این حدیث روایت شده در سُنَّت باشد؟ اگر متوجه شدید که این حدیث با یکی از آیات ام الکتاب تفاوت دارد، در اینجا با یقین می‌دانید که این حدیث از جانب غیر خداست
    . چون احادیثِ حقِّ سُنَّت محمدی همگی، همانند قرآن از نزد خدا آمده‌اند و رسول خدا که صلوات و سلام بر او باد، احادیث را از خودشان و از روی هوس نمی‌گفتند. بلکه جبریل [علیه الصلاة و السلام] آنها را به ایشان یاد می‌داد و برخی از آنها هم با وحی تفهیمی از جانب پروردگار عالمیان به ایشان می‌رسید تا آنچه که بر مردم نازل شده بود، برایشان روشن سازد. من مهدی منتظر به حق فتوا می‌دهم سُنَّت حقِّ محمدی مانند قرآن از نزد خداوند است چون سُنَّت هدایتگر آمده است تا احکام موجود در قرآن عظیم را بیان کند. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ} [النحل:۴۴].
    ولی سزاوار محمد رسول الله نیست که قبل از آنکه خداوند بیان آیه را به او بدهد، سرِ خود زبانش را برای بیان قرآن به حرکت درآورد. تصدیقِ فرموده‌ی خداوند تعالی:
    {لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿١٦﴾ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].
    لذا روشن شد احادیث سُنَّت، برای بیان بیشتر قرآن آمده‌اند و آنها هم از نزد خدا هستند. اما خداوند به شما خبر می‌دهد حدیثی که مخالف آیات محکم قرآن عظیم باشد، از خدا نیست، و این موضوع را در این فرموده‌ی خداوند تعالی می‌یابید:
    {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].
    لذا، جناب شیخ عبدالعزیز آل شیخ، رئیس هیئت علمای بزرگ و تمام اعضای هیئت علمای بزرگ پادشاهی عربستان سعودی، ناصر محمد یمانی، حکم حق را برایتان آورد: اینکه قرآن مرجع اختلافات علمای حدیث است و بر این اساس از شما برای گفت‌وگو در دوران قبل از ظهورِ در کنار رکن یمانی، دعوت می‌کنم. منطقی نیست قبل از گفت‌وگو در کنار رکن یمانی حاضر شوم. من مانند «جهیمانِ» گمراه نیستم. بلکه من، مهدی، دعوت می‌کنم تا قبل از ظهور گفت‌گو کنیم و بعد از تصدیق، در کنار «بیت العتیق» حاضر خواهم شد تا با حقّ بیعت کنید و اما عرصه‌ی گفت‌وگو، پایگاه جهانی اینترنتی من است و از شما دعوت می‌کنم برای گفت‌وگو بر سر این میز حاضر شوید:
    «موقِع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني مُنتديات البشرى الإسلاميّة»
    https://mahdialumma.net.

    و اگر خواستید در این پایگاه مبارک [پایگاه قرآن کریم] حاضر شوید و اینجا، میز گفت‌وگو باشد، چنین باد و اگر می‌خواهید گفت‌وگو در دیگر پایگاه‌های جهانی اسلامی باشد، شرط ما این نیست که گفت‌وگو حتماً باید در پایگاه ناصر امام محمد یمانی انجام شود، هر پایگاه اینترنتی اسلامی که می‌خواهید، مشکلی نیست، تا برای تمام مردم روشن شود آیا ناصر محمد یمانی به‌حق مهدی منتظر است؟ و آیا واقعاً خداوند خبر و عنوان امرش را در نام او «ناصر محمد» قرار داده است؟ و ای مردم، اگر حق برایتان روشن شود، این پیروزی و یاری اسلام و مسلمین از طرف پروردگار عالمیان است و اگر برایتان روشن شود ناصر محمد یمانی، آشکارا گمراه است، این هم پیروزی اسلام و مسلمانان است تا ناصر محمد یمانی، برخی از مسلمانان را از راه راست گمراه نکند، پس ای علمای مسلمین در برابر ما تکبر نورزید.
    به خداوند «العلی العظیم» پروردگار آسمان‌ها و زمین و مابین آنها و پروردگار عرش عظیم قسم می‌خورم، خداوند کوکب عذاب را که پایین‌ترین زمین [از هفت زمین] است بر بالای زمین قرار خواهد داد و بر سر کسانی که اراده نماید، سنگ‌های «سجیل منضود» را فروخواهد ریخت. خداوند هرکس را بخواهد هلاک کرده وآن را از هرکس که بخواهد دور می‌کند. همراه آن یکی از شروط بزرگ قیامت [شروط الساعة الکبری] نیز رخ خواهد داد و آن طلوع خورشید از مغرب است که وقوع این حادثه در دوران من و شما و به‌زودی زود خواهد بود! و خداوند شاهد و وکیل سخن من است.
    ای علمای امت اسلامی و تمام طائفه‌های آن، حکم حق را از آیات محکم قرآن عظیم برای عالم و جاهلتان آوردیم و احکام الهی را از آیات محکم و بینه و ام الکتاب برایتان استنباط نمودیم، آیاتی که تنها هلاک‌شوندگان از آن منحرف می‌شوند و از ظاهر آیات متشابه پیروی کرده و در پی تأویل آن هستند. ولی تأویل باطن آیات متشابه را تنها خدا می‌داند. خداوند متشابهات را حجت بر شما قرار ناده است. بلکه آیات محکم قرآن عظیم، آیات بینه و ام الکتاب که برای عالم و جاهلتان قابل فهم است، حجت خدا بر شما هستند و تنها کسانی که قلبشان از حق منحرف است، این آیات را رها کرده و از متشابه پیروی می‌کنند. اینان قلبشان از حق دور است و گمراه شده و نابود می‌شوند و مانند کسی است که از آسمان سقوط کند و پرنده او را برباید یا باد او را به مکانی سحیق در آتش جهنم در پایین‌ترین زمین از هفت زمینی که بعد از زمین شما هستند بیافکند. کوکبی که در دوره‌های زمانی به سراغ بشریت می‌آید [لواحة للبشر] و به سراغ شما هم خواهد آمد و از کنار زمین شما عبور خواهد کرد و به اذن خداوند واحد قهار، مهدی منتظر به واسطه‌ی آن بر تمام بشریت چیره خواهد شد. در روزی که طی آن، شب از روز پیشی می‌گیرد و کسانی که استکبار ورزیده و از بیان حق ذکر توسط دعوتگر الهی، مهدی منتظر رو می‌گردانند، از هول آن موهایشان سپید می‌شوند و قلب‌هایشان به گلو می‌رسند. کوکب آتش سقر نزدیک شده است، همان جرم آسمانی که شما کوکب دهم می‌نامید. من نه برایتان شعر می‌سرایم و نه سخن‌سرایی می‌کنم. بلکه مهدی منتظر، در دوران «گفت‌وگو قبل از ظهور»
    مردم را به‌سوی ذکر [قرآن عظیم] دعوت می‌کند و زمان مقدر شده در کتاب مسطور، برای عبور کوکب آتش سقر فرا رسیده است که یکی از نشانه‌های بزرگ ساعت [اشراط الساَت الکبری] نشانه‌ی تصدیق مهدی منتظر است.
    قبل از اینکه شب از روز پیشی گیرد، خورشید به ماه رسیده [ادراک] تا هشداری به بشریت باشد و همچنین نشانه‌ای باشد برای تصدیق بیان حقّ ذکر برای کسانی که می‌خواهند ایمان بیاورند یا آن را به تأخیر بیندازند. حجت بالغه از آن خداوند است. انذار دهنده معذور است. روز بسیار سخت برای انسان‌های روگردان از ذکر نزدیک شده است و عذاب بسیار سخت خداوند واحد قهار در راه است. سنگ‌های سجیل بر سرتان می‌بارد، همان‌طور که بر سر «اصحاب فیل» بارید و کیدشان را بی‌اثر ساخت. سنگ‌های داغ نافذ از کوکب دهم که وقتی بر سر کسی فرود آیند از محل ورود [از سرش] تا محل خروج از پشتش [دبر] را سوزانده و به کاه خرد شده «کعصف مأکول» تبدیلش می‌کنند. این سنگ‌ها را «طیر ابابیل» نمی‌آورند بلکه کوکب سجیل [سقر] خودش از کنار شما عبور خواهد کرد و باران بسیار بد [مَطر السَوْءِ ] خود را بر سر شما جماعت کافران فروخواهد ریخت. منشاء آن کوکب آتش است که پایین‌ترین زمین از زمین‌های هفت‌گانه است. هرکس وجبی از این زمین را که متعلق به او نیست، غصب کند، از هفت زمین، هفت وجب طوق گردنش می‌شود [مَن اغتصَب مِن الأرض هذه شبرًا ليس له؛ طُوِّق به مِن الأراضين السّبع بسبعة أشبارٍ] فساد در زمین زیاد شده است، بسیاری از بندگان ظالم شدند، افراد قوی یه ضعیفان ستم می‌کنند، و شما در گناه و تجاوز یکدیگر را یاری می‌دهید. ای جماعت انس و جن، راه حق و رضوان الرحمن را ترک کرده‌اید. من شما را به‌سوی آیات محکم قرآن و سُنَّت بیانِ حقّ محمد رسول الله، صلّى الله عليه وآله وسلّم، دعوت می‌کنم، مگر بخشی که مخالف آیات محکم قرآن باشد که این بخش‌ها دروغ هستند و خداوند برهانی برایشان نازل نفرموده است و از جانب الرحمن نیامده‌اند، بلکه از طرف دشمن خدا، شیطان و از زبان شیاطین جن و انس نقل شده‌اند که آنها را به یکدیگر منتقل می‌کنند تا با باطل با شما مجادله کنند و اگر پیرو آنان شوید، مشرک هستید. اگر آیات محکم قرآن را که رساله‌ی فراگیر و شامل خداوند برای جن و انس است ترک کنید، از الرحمن دور شده‌اید، به کجا می‌خواهید بروید؟
    به همین مقدار از بیان محکمات قرآن از زبان امام ناصر محمد یمانی بسنده می‌کنیم، امامی که بیان قرآن را با وحی تفهیمی دریافت می‌کند نه وسوسه‌ی شیطان رجیم و حال از قرآن به سراغ سُنَّت بیان می‌رویم که از نزد خدا و از زبان رسولش برای انس و جن بیان شده‌اند. رسولی که از تمام مخلوقات خدا و از خودم و مادر و پدرم و تمام مردم، نزد من محبوب‌تر است، خاتم الانبیاء و المرسلین و رحمتی برای جهانیان، محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، و اگر بیان قرآن را که بر زبان محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، جاری شده است، تکذیب کنید، بیان حقی که مخالف آیات محکم قرآن نیست، کتاب خدا و سُنَّت حق رسولش را تکذیب کرده‌اید. در این صورت از شما تبرّی می‌جویم و می‌گویم دور شوید [نابود شوید] همان‌طور که محمد رسول الله، صلّى الله عليه وآله وسلّم در صورت سرباز زدنتان از پیروی از حق آمده از نزد پروردگارتان به شما چنین خواهد گفت. به سراغ سُنَّت بیان می‌رویم که بعد از قرآن برای تمام انس و جن آمده است و اکر نسبت به آن کافر شوید، به آیات محکم قرآن کافر شده‌اید و حکم با خداوند سریع الحساب است.
    ___________________

    بِسْمِ الله الرّحمن الرّحيم ..
    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه].
    [به راستی که به من قرآن و چیزی که مانند آن است داده شده است].

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [اعرِضوا حديثي على الكتاب فما وافقه فهو مني وأنا قلته].
    [حدیث مرا با کتاب مقایسه نمایید اگر موافق آن بود از من است و من آن را گفته‌ام]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [وإنها ستفشى عني أحاديث فما أتاكم من حديثي فاقرءوا كتاب الله واعتبروه فما وافق كتاب الله فأنا قلته وما لم يوافق كتاب الله فلم أقله].
    [ از جانب من احادیثی برایتان آورده می‌شود. زمانی که حدیثی از جانب من برایتان بیان شد؛ کتاب خداوند را بخوانید و در آن تدبر کنید. اگر با کتاب خداوند موافق بود، من آن را گفته‌ام و آنچه با کتاب خداوند موافق نباشد را من بیان نکرده‌ام]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ ستكون عني رواة يروون الحديث فاعرضوه على القرآن فإن وافق القرآن فخذوها وإلا فدعوها ]
    [ راویان احادیثی را از من نقل خواهند کرد؛ آنها را به قرآن عرضه کنید. اگر با قرآن همسان بودند بپذیرید و درغیر این صورت کنارشان بگذارید]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ عليكم بكتاب الله وسترجعون إلى قوم يحبون الحديث عني ومن قال علي ما لم أقل فليتبوأ مقعده من النار فمن حفظ شيئاً فليحدث به ]
    [ شما را به کتاب خداوند فرا می‌خوانم؛ کسانی خواهند آمد که دوست دارند از من احادیثی را نقل کنند و هرکس چیزی را بگوید که من نگفته باشم جایگاهش در آتش است وهمچنین اگر کسی حدیثی را حفظ کرده باشد می‌تواند آن را نقل کند]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ عليكم بكتاب الله فإنكم سترجعون إلى قوم يشتهون الحديث عني فمن عقل شيئاً فليحدث به ومن افترى علي فليتبوأ مقعداً وبيتاً من جهنم ]
    [بر شماست که به کتاب خداوند پای‌بند باشید ومطمئنا کسانی خواهند آمد که دوست دارند از من چیزی نقل کنند اگر کسی چیزی را از حفظ داشت(به خاطر داشت) بگوید و کسي که به من نسبت دروغ بدهد؛ جایگاه و منزلش در آتش است ]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ ألا إنها ستكون فتنة قيل ما المخرج منها يا رسول الله قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجنّ إذ سمعته حتى قالوا‏:‏ ‏{‏إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ‏}‏ من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدي إلى صراط مستقيم ]
    [«بي گمان فتنه‌ای در پيش است. گفتم: يا رسول الله ! پس راه بيرون رفت از آن فتنه چيست؟ فرمودند: راه بيرون رفت از آن فتنه، كتاب خدای تبارك و تعالي است؛ در قرآن خبر پيشينيان شما، خبر آیندگان شما و داوری در ميان شماست، قرآن سخنی است قاطع و فیصله بخش كه شوخي و بازيچه نيست و عجايب و شگفتی‌های آن به پايان نمی‌آيد و قرآن است كه چون جنيان آن را شنيدند، بي درنگ گفتند: ‏{‏إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ‏}‏ « سوره جن». و هر كس به قرآن سخن گفت، راست گفت و هر كس به آن عمل نمود پاداش گرفت هر كس به سوی قرآن دعوت كرد، به سوی راه راست هدايت شد».]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ يأتي على النَّاس زمان لا تطاق المعيشة فيهم إلا بالمعصية حتى يكذب الرجل ويحلف فإذا كان ذلك الزمان فعليكم بالهرب قيل يا رسول الله وإلى أين المهرب قال إلى الله وإلى كتابه وإلى سنة نبيه‏ الحق ]
    [دورانی برای مردم می‌رسد که معیشت آنها بر اساس معصیت است و مرد به دروغ سخن گفته و سوگند می‌خورد. پس اگر چنین زمانی فرارسید برشماست که بگریزید. سؤال شد: ای پیامبر خدا به کجا بگریزیم و ایشان پاسخ دادند به سوی خداوند و کتابش و سنت حق پیامبرش بگریزید]

    محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم می‌فرماید:
    [ ما بال أقوام يشرفون المترفين ويستخفون بالعابدين ويعملون بالقرآن ما وافق أهواءهم، وما خالف تركوه، فعند ذلك يؤمنون ببعض الكتاب ويكفرون ببعض يسعون فيما يدرك بغير سعي من القدر والمقدور والأجل المكتوب والرزق المقسوم، ولا يسعون فيما لا يدرك إلا بالسعي من الجزاء الموفور والسعي المشكور والتجارة التي لا تبور‏ ]
    [مردم را چه شده است که به مترفان احترام می‌گذارند و عابدان را حقیر می‌شمارند و اگر قرآن بر طبق امیالشان باشد به آن عمل می‌کنند و هرچه بر خلاف خواسته‌شان باشد فرو می‌گذارند در آن زمان آنها به قسمتی از کتاب ایمان داشته و به قسمتی از آن کافرند. آنها به دنبال چیزی هستند که بدون تلاش و بر اساس تقدیرمقدر شده و اجل نوشته شده و رزق تقسیم شده به آنها خواهد رسید ولی به دنبال چیزی که جز با تلاش به دست نخواهد آمد نیستند چیزی که پاداش فراوان تلاشی است که مورد تقدیر و تشکر قرار می‌گیرد و تجارتی است که در آن زیانی وارد نمی‌شود]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ من اتبع كتاب الله هداه الله من الضلالة، ووقاه سوء الحساب يوم القيامة، وذلك أن الله يقول‏: ‏{‏ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ‏ }]
    [ کسی که از کتاب خداوند پیروی کند؛ توسط پروردگار از گمراهی رها شده و هدایت می‌یابد و از سختی حساب در روز قیامت رهایی می‌یابد و برای همین خداوند می‌فرماید:‏{‏ فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ‏ }]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ يا حذيفة عليك بكتاب الله فتعلمه واتبع ما فيه]
    [ ای حذیفه برتوست که کتاب خداوند را بیاموزی و از آنچه که در آن آمده است پیروی کنی]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می فرماید:
    [ مهما أوتيتم من كتاب الله فالعمل به لا عذر لأحد في تركه، فإن لم يكن في كتاب الله فسنة مني ماضية]
    [ به هر آنچه که برایتان در کتاب خداوند آمده است باید عمل کنید و هیچ کس بهانه‌ای برای ترک آن ندارد و اگر در کتاب خداوند نبود سنت من جاری می شود ]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ ما هذه الكتب التي يبلغني أنكم تكتبونها، أكتاب مع كتاب الله‏؟‏ يوشك أن يغضب الله لكتابه ]
    [ این چیزهایی که باخبر شده‌ام آنها را نوشته‌اید چیست؛ آیا با کتاب خداوند کتاب دیگری هست؟ نزدیک است که خداوند برای کتاب خود خشمگین شود]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ يا أيها الناس، ما هذا الكتاب الذي تكتبون‏: أكتاب مع كتاب الله‏؟‏ يوشك أن يغضب الله لكتابه قالوا: يا رسول الله فكيف بالمؤمنين والمؤمنات يومئذ‏؟‏ قال‏: من أراه الله به خيراً أبقى الله في قلبه لا إله إلا الله ]
    [ ای مردم این چیزها چیست که می نویسید: آیا کتابی با کتاب خداوند -لازم- است؟ نزدیک است که خداوند به خاطر کتابش خشمگین شود. گفتند: ای پیامبر خدا! در آن روز وضع مؤمنان و مؤمنات چگونه است؟ فرمودند خداوند در هر یک از آنان که خیری ببیند در قلبش لا اله الا الله را ثابت می گرداند]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ لا تكتبوا عني إلا القرآن، فمن كتب عني غير القرآن فليمحه، وحدثوا عن بني إسرائيل ولا حرج ومن كذب علي فليتبوأ مقعده من النار ]
    [ از من مطلبی جز قرآن ننویسید و هرکس چیزی غیر از قرآن از من نوشته آن را از بین ببرد نقل روایت از بنی اسراییل ایرادی ندارد اما هرکس به من نسبت دروغ بدهد در آتش خواهد بود]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ لا تسألوا أهل الكتاب عن شيء فإني أخاف أن يخبروكم بالصدق فتكذبوهم أو يخبروكم بالكذب فتصدقوهم، عليكم بالقرآن فإن فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وفصل ما بينكم ‏]
    [ از اهل کتاب چیزی نپرسید می‌ترسم راست بگویند و شما آن را تکذیب کنید و یا دروغ بگویند و شما باور نمایید. پس شما را به قرآن باد که از گذشته و آینده خبر می‌دهد و فصل الخطاب شماست]

    محمَّد رسول الله صلَّى الله عليه وآله وسلَّم می‌فرماید:
    [ لا تسألوا أهل الكتاب عن شيء فإنهم لن يهدوكم وقد ضلوا، إما أن تصدقوا بباطل وتكذبوا بحق، وإلا لو كان موسى حيا بين أظهركم ما حل له إلا أن يتبعني‏ ]
    [ از اهل کتاب چیزی نپرسید آنها گمراه شده‌اند و نمی‌توانند شما را هدایت کنند؛ یا باطل را پذیرفته و حق را تکذیب می‌کنید. جز این نیست که اگر موسی درمیانشان زنده بود راهی جز پیروی از من نداشت]
    صدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    ای جماعت حق‌جویان، آیا هیچ اختلافی میان بیان قرآن با قرآن محمد رسول الله ، صلّى الله عليه وآله وسلّم و بیان امام مهدی ناصر محمد یمانی یافتید؟ بعد از اینکه با بیان حق قرآن عظیم از خود قرآن برایتان حجت آوردم، دیگر هیچ حجتی بر علیه مهدی منتظر، ناصر محمد یمانی ندارید. همچنین بیان حقی که از نزد الرحمن و از زبان محمد رسول الله در سُنَّت هدایتگر آمده است با بیان ناصر محمد یمانی برای قرآن، اختلافی ندارد . دیگر الآن هرکس با آنچه که مخالف محکمات کتاب خدا و محکمات سُنَّت بیان که بر زبان محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم جاری شده است، با من محاجه کند، گواه باشید که این کفر و روگردانی او از ذکر است و این نافرمانی در برابر خدا و رسولش و مهدی منتظر است و بعد از حق، چیزی جز گمراهی نیست وسَلامٌ على المُرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..
    دعوتگر به‌سوی کتاب خدا «ذکر» و سُنَّت حق رسولش، مهدی منتظر از آل بیت مطهر که در زمان مقدر شده، برای اجرای حکمت «تواطوء» در نامم در نام محمد رسول الله، صلی الله علیه و آله و سلم، آمده‌ام، اسم او در نام پدرم «ناصر محمد» همراه نام من است تا خداوند در اسم من خبر و پرچم و عنوان امرم را نهاده باشد.
    ======== اقتباس =========

    اقتباس المشاركة 51488 من موضوع [مجموعة من البيانات إلى هيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة وإلى جميع علماء المُسلمين ومُفتي الديار الإسلاميّة] ..

    - 6 -
    الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني
    10 - صفر - 1430 هـ
    05 - 02 - 2009 مـ
    11:04 مساءً
    (بحسب التقويم الرسميّ لأمّ القرى)
    ـــــــــــــــــــــ


    بيان الأمانة من المهديّ المنتظَر إلى هيئة كِبار العُلَماء بالمَملكة العربيّة السعوديّة وإلى جميع علماء المُسلِمين ومُفتي الدِّيار الإسلاميّة ..


    بِسْمِ الله الرّحمن الرّحيم
    مِن الإمام ناصر محمد اليماني المهديّ المنتظَر مِن آل البيت المُطهَّر مِن نَسلِ الإمام الحسين بن علي بن أبي طالب، إلى صاحب السُّموّ الملَكيّ المَلِك عبد الله بن عبد العزيز آل سعود المُحتَرم، وكذلك إلى وليّ عهده الأمين صاحب السُّموّ الملَكيّ الأمير سلطان بن عبد العزيز المُحتَرَم، وكذلك إلى جميع أصحاب السُّمُو والأمراء في المملكة العربيّة السعوديّة المُحتَرَمين، وكذلك إلى رئيس هيئة كبار العُلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة فضيلة الشيخ عبد العزيز آل الشيخ المُحتَرم، وكذلك إلى جميع أعضاء هيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة المُحترَمين، وكذلك إلى كافّة الشّعب السّعوديّ الأبيّ العربيّ، والأمّة العربيّة والإسلاميّة جميعًا، السّلام عليكم ورحمة الله تعالى وبركاته، وبعد..

    إنّ ظهور المهديّ المنتظَر للمُبايعَة - الإمام ناصر محمد اليماني - يكون عند الرُّكن اليماني بمكّة المُكرَّمة المُبارَكة بالمسجد الحرام، وأولياؤه في عصر الظّهور - الأسرةُ الحاكمة المُحترَمون مِن ذريّة عبد العزيز بن سعود، رحمه الله أرحم الراحمين ورحم ذُريَّته وجميع المسلمين. وهذا بياني كتبتُه مخصوصًا لأولياء المسجد الحرام، وكافّة أعضاء هيئة كبار العلماء، وكذلك كافّة علماء الأمّة الإسلاميّة عامّةً.

    ويا إخواني حقيقٌ لا أقول على الله ورسوله غير الحقّ، وقال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [لا وحي مِن بعدي إلا الرؤيا الصالحة فمن رآني فقد رآني وإن الشيطان لا يتمثل بي] صدق محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، وكذلك قال عليه الصلاة والسلام: [من كذب عليّ مُتعمِّدًا فليتبوّأَ مقعدَه من النار].

    وقد أراني الله جدّي محمدًا رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - في الرّؤيا عددًا مِن المرّات، وأفتاني جدّي محمدٌ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - في مُقتَطفاتِ الرّؤيا: [بأنّي المهديّ المنتظَر رحمة الله التي وسِعَت كُلّ شيءٍ إلا مَن أبى، وكذلك أخبَرني بأنّ الله سوف يُؤتيني عِلم الكتاب القرآن العظيم لكي أحاجّ الناس به فلا يُجادلني أحدٌ مِن القرآن إلا غلبتُه بعِلمٍ وهُدًى مِن الكتاب المُنير] انتَهت مُقتطفات الكلمات مِن الرّؤى لجدّي وحبيبي محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    ولكنّ محمدًا رسول الله يعلم بأنّ الرّؤيا تخُصّ صاحبها ولا يُبنى عليها حُكمٌ شرعيٌّ في الدّين الإسلاميّ الحنيف، ولذلك قال لي عليه الصّلاة والسّلام في إحدى الرُّؤى: [بأنّ الله سوف يؤتيني عِلمَ الكتاب ولا يُجادلني أحدٌ مِن القرآن إلا غلبتُه].

    إذًا يا مَعشر هيئة كبار العُلماء، إذا كان ناصر محمد اليماني لم يَفترِ على الله ورسوله؛ فلا بُدّ أن يُصدِقني الله بالرُّؤيا، فتجدون بأنّه حقًّا لا تُجادِلون ناصر محمد اليماني مِن القرآن إلا أقنعتُكم بعلمٍ وسلطانٍ مُنيرٍ واضحٍ وبيِّنٍ في القرآن العظيم، ولن يَتخلّى الله عن عبده إنْ كان حقًّا المهديّ المنتظَر، فلا بُدّ أن يُصدِقه الله الرّؤيا بالحقّ على الواقع الحقيقيّ فلا يُجادِله جميع علماء المسلمين والنّصارى واليهود مِن القرآن إلا غلبَهم بسلطان العلم المُحكَم في القرآن العظيم.

    وأمّا إذا كان ناصر محمد اليماني مُفتريًا أو مجنونًا أو مريضًا نفسيًّا؛ فسُرعان ما يَسقُط في الجولة الأولى للحِوار، فيَتبيّن للمسلمين أنّه ليس المهديّ المنتظَر حتى لا يضلّ أحدًا مِن المسلمين. ولكن هيهات هيهات، وأُقسِم لكم بالله العليّ العظيم ربّي وربّكم وربّ السّماوات والأرض وما بينهما وربّ العرش العظيم قسَمًا مُقدَّمًا؛ لأغلبنّكم بالحقّ أجمعين يا معشر علماء المسلمين، وأحكُم بينكم في جميع ما كنتم فيه تختَلفون في سُنّة محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، ولي شرطٌ عليكم واحدٌ ولا غير؛ هو الاحتكام إلى أحكام الله في القرآن العظيم الذِّكر المَحفوظ مِن التَّحريف، لكي يكون هو المَرجِع لما اختَلف فيه علماء الحديث في السّنة المُحمَّديّة.

    ولكم يا معشر العلماء المؤمنين بالقرآن العظيم شروطٌ على ناصر محمد اليماني وهي كالتالي:

    الشّرط الأوّل: أن تقولوا يا ناصر محمد اليماني، عليك أوّلًا أن تأتي لنا بحُكم الله في القرآن بأنّه جعل القرآن هو المَرجِع لِما اختَلف فيه علماء الحديث.

    الشّرط الثاني: ونَشرِط عليك يا ناصر محمد اليماني أن لا تَحكُم بيننا بأحكامٍ اجتِهاديّةٍ منك ولا أحكامٍ قياسيّةٍ.

    الشّرط الثالث: هو أن لا تَحكُمَ بيننا أنت يا ناصر محمد اليماني، فلسنا في قضيَّةٍ عُرفيّةٍ قَبَليّةٍ حتى تَحكُمَ أنت بيننا؛ بل اختلافنا في مسائل دينيّة، ولن نقبل أن يَحكُم بيننا غير الله خير الحاكمين ومَن أحسن مِن الله حكمًا؟ ولم يأمُرنا الله أن نحتَكم إليك يا ناصر محمد اليماني؛ بل أمرنا الله أن نحتكِم إليه سبحانه، تصديقًا لقول الله تعالى: {وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّـهِ} صدق الله العظيم [الشورى:10].

    إذًا نحن معشر علماء المسلمين سوف نحتَكِم إلى الله وحده ليَحكُم بيننا فيما اختلفنا فيه، وليس عليك يا ناصر محمد اليماني إلا أن تَستنبِط لنا حُكمَ الله الحقّ مِن كتاب حُكمهِ القرآن العظيم، ولكن هيهات هيهات يا ناصر محمد اليماني يا مَن تزعَمُ بأنّك المهديّ المنتظَر أن نقبل منك الأحكام مِن الآيات المُتشابهات والتي لا يعلم تأويلهنّ إلا الله؛ بل لنا شرطٌ أساسيٌّ؛ أن تستَنبط لنا الحُكم مِن الآيات القرآنيّة الواضحات البيّنات المُحكَمات هُنّ أمّ الكتاب فنتّبِعهنّ، فلا يزيغ عنهنّ إلا مَن في قلبه زيغٌ عن الحقّ الواضح والبيِّن، ومِن ثمّ يتّبع المُتشابهات اللاتي لا يعلم تأويلهنّ إلا الله ويذَر الآيات المُحكَمات أمّ الكتاب وراء ظهره.

    ومِن ثم يردُّ عليكم ناصر محمد اليماني فأقول: أُشهِد الله والملك عبد الله بن عبد العزيز وجميع المسلمين؛ أنّي قبِلتُ شروطكم، ولن أحكُم بينكم فيما كنتم فيه تختَلفون اجتهادًا مِنِّي مِن رأسي ولا قياسًا مِن ذات نفسي؛ بل آتيكم بحُكم الله مِن كتاب الله بالقول الفَصلِ وما هو بالهزل مِن آيات الله المُحكَمات أمّ الكتاب الواضِحات البيّنات، حتى لا يَجد علماء الأمّة المؤمنون حرجًا في صدورهم مِمّا قضيتُ بينهم بالحقّ ويُسلِّموا تسليمًا، ثمّ مِن سُنّة محمد رسول الله الحقّ في قلبِ وذاتِ الموضوع، ومَن أعرضَ مِن بعد ما تبيّن له الحقّ الذي لن يستطيع أن يُنكِره أو يُجادِل فيه؛ فإنّه لن يُعرض عن ناصر محمد اليماني؛ بل أعرضَ عن أحكام الله في القرآن العظيم وفي قلبه زيغٌ عن الحقّ، وسَلامٌ على المُرسَلين والحمدُ لله ربِّ العالمين.

    وعلى الإمام ناصر محمد اليماني أن يُلبّي لكم الشّرط الأوّل وهو:

    الشّرط الأوّل أن تقولوا: "يا ناصر محمد اليماني أوّلًا عليك أن تأتي لنا بحُكم الله في القرآن بأنّه جعل القرآن هو المَرجِع لِما اختلفَ فيه علماء الحديث".

    وأنا اليماني المنتظَر المُستنبِط لحُكم الله بينكم مِن كتاب أحكامه القرآن العظيم أقول: إليكم حُكم الله الحقّ الذي يقول فيه بأنّ القرآن هو المَرجِع لما اختلفَ فيه علماء الحديث في السُّنّة النّبويّة، وقال الله تعالى: {إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّـهِ ۗ وَاللَّـهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّـهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿١﴾ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم [المنافقون].

    ويا معشر علماء الأمّة إنّكم لتَعلمون القول العربيّ في هذه الآية؛ بأنّ المنافقين مِن علماء اليهود جاءوا إلى محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وقالوا: "نشهَد أن لا إله إلا الله ونشهد أنّك يا محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم"، ومِن ثمّ انظروا لقول الله تعالى: {اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم.

    ولربّما يَودّ أحدكم أن يُقاطعني فيقول: "وما هو صدّهم بعد أن اتّخذوا أيمانهم جُنّة ليكونوا مِن صحابة رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم؟"، فأردّ عليه وأقول: قال الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾ وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّـهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿٨٣﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    ومِن خلال هذه الآيات يتبيّن لكم المَقصود في قول الله تعالى: {اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّـهِ ۚ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢﴾} صدق الله العظيم، وذلك لأنّ الله بيَّن لكم كيف أنّهم صدّوا عن سبيل الله، فتجدون تلك الفتوى في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ} صدق الله العظيم.

    وكذلك بيَّن بأنّ الله لم يأمر رسوله بطردِ هؤلاء المنافقين، وأمرَه أن يُعرِض عنهم، وتجدون ذلك في قول الله تعالى: {فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا} صدق الله العظيم.

    وما هي الحِكمة مِن عدَم طردِهم؟ وسوف تجدون الحِكمَة في عدَم طردِهم لكي يتبيّن مَنْ الذين سوف يَستمسِكون بأمّ الكتاب آيات الله المُحكَمات في القرآن العظيم ممّن يَنبُذون أحكام الله وراء ظهورهم ويَستمسِكون بما خالَف حُكم الله المُحكَم في القرآن العظيم، وذلك لأنّ الله سوف يُعلّمكم بالقاعدة التي مِن خلالها تعلَمون الحديث الحقّ مِن الحديث الباطل، وذلك بأن تَرجِعوا إلى الذِّكر المحفوظ مِن التّحريف فتتدبّروا آياتِه المُحكَمات؛ هل تُخالِف إحداها هذا الحديث المَرويّ في السّنة الواردة؟ فإذا وجدتُم بأنّ هذا الحديث اختَلف مع إحدى آيات أمّ الكتاب فهُنا تعلمون عِلم اليقين بأنّ هذا الحديث مِن عند غير الله، وذلك لأنّ أحاديث السُّنّة المُحمَّديّة الحقّ جميعها مِن عند الله كما القرآن مِن عند الله، وما يَنطِق بالأحاديث - عليه الصّلاة والسّلام - عن الهوى مِن ذات نفسه؛ بل يُعلّمه جبريل عليه الصّلاة والسّلام، ومنها ما يكون بوحي التّفهيم إلى القلب مِن ربّ العالمين ليُبيّن للناس ما نُزِّل إليهم. وأنا المهديّ المنتظَر أفتي بالحقّ بأنّ السّنة المُحمَّديّة الحقّ مِن عند الله كما القرآن مِن عند الله، وذلك لأنّ السّنة المُهداة إنّما جاءت بيانًا لأحكامٍ في القرآن العظيم، تصديقًا لقول الله تعالى: {وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ} [النحل:44].

    ولكن لا ينبغي لمحمدٍ رسول الله أن يُحرّك بلسانه البيان للقرآن مِن ذات نفسه قبل أن يُؤتيه الله البيان، تصديقًا لقول الله تعالى: {لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿١٦﴾ إِنَّ عَلَيْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿١٧﴾ فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿١٨﴾ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ﴿١٩﴾} صدق الله العظيم [القيامة].

    إذًا؛ أحاديث السّنة إنّما جاءت لتزيد القرآن بيانًا، وهي كذلك مِن عند الله، ولكن قد علّمكم الله بأنّه ما جاء منها مُخالفٌ لآياته المُحكَمات في القرآن العظيم؛ فإنّ ذلك الحديث مِن عند غير الله، وتجدون ذلك في قول الله تعالى: {وَيَقُولُونَ طَاعَةٌ فَإِذَا بَرَزُوا مِنْ عِندِكَ بَيَّتَ طَائِفَةٌ مِّنْهُمْ غَيْرَ الَّذِي تَقُولُ ۖ وَاللَّـهُ يَكْتُبُ مَا يُبَيِّتُونَ ۖ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّـهِ وَكِيلًا ﴿٨١﴾ أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّـهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا ﴿٨٢﴾} صدق الله العظيم [النساء].

    إذًا يا رئيس هيئة كبار العلماء فضيلة الشيخ عبد العزيز آل الشيخ وجميع هيئة كبار العلماء بالمملكة العربيّة السعوديّة، قد أتاكم الإمام ناصر محمد اليماني بالحُكم الحقّ؛ بأنّ القرآن هو المَرجِع لما اختلفَ فيه علماء الحديث، وعلى هذا الأساس أدعوكم للحوار في عصر الحِوار مِن قبل الظّهور عند الرُّكن اليماني، وليس المنطق أن أظهَر لكم عند الرُّكن اليماني مِن قبل الحِوار ولستُ كمثل جُهيمان الضّال؛ بل إنّي المهديّ أدعو للحِوار مِن قبل الظّهور، ومِن بعد التّصديق أظهر لكم عند البيت العتيق للمُبايعة على الحقّ، وأمّا ساحة الحِوار فأنا أدعوكم إلى طاولة الحِوار بمَوقعي العالميّ:
    ( موقِع الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني مُنتديات البشرى الإسلاميّة )
    https://mahdialumma.net.

    وإن شِئتُم هذا المَوقِع المبارك - مَوقع القرآن الكريم - أن يكون طاولة الحوار فلكم ذلك، أينما تشاءون أن يكون الحِوار في أيّ المَواقِع العالميّة الإسلاميّة، وليس شرطًا عليكم أن لا يكون الحِوار إلا في مَوقِع الإمام ناصر محمد اليماني، بل في أيّ المَواقِع الإسلاميّة تشاءون، وذلك حتى يتبيّن للمسلمين والناس أجمعين هل ناصر محمد اليماني هو حقًّا المهديّ المنتظَر؟ وهل حقًّا جعل الله في اسمه خبره وعنوان أمره (ناصر محمد)؟ فإن تبيّن لكم الحقّ يا قوم فذلك نصرٌ للإسلام والمسلمين مِن ربّ العالمين، وإن تبيّن لكم بأنّ ناصر محمد اليماني على ضلالٍ مبينٍ فذلك نصرٌ للإسلام والمسلمين؛ وذلك حتى لا يضِلّ ناصر محمد اليماني بعض المسلمين عن الصّراط المستقيم، فلا تتكبَّروا علينا يا معشر علماء المسلمين.

    وأقسم لكم بالله العليّ العظيم ربّ السّماوات وما بينهم وربّ العرش العظيم؛ أنّ كوكب العذاب أسفل الأراضين سوف يجعله الله عاليَها فيُمطِر على مَن يشاء حجارةً مِن سِجِّيلٍ مَنضودٍ؛ فيُهلِك الله مَن يشاء ويَصرِفه عمّن يشاء، وكذلك يَحدُث معه شرطٌ مِن شروط السّاعة الكبرى وهو طلوع الشّمس مِن مَغرِبها في عصري وعصركم قريبًا جدًّا! والله على ما أقول شهيدٌ ووكيلٌ.

    ويا علماء الأمَّة الإسلاميّة وطوائفهم أجمعين، قد بيّنا الحُكمَ الحقّ مِن مُحكَم القرآن العظيم لعالِمكم وجاهِلكم فاستنبطنا لكم أحكام الله مِن آياته المُحكَمات البيّنات مِن أمّ الكتاب لا يَزيغ عنهنّ إلا هالكٌ؛ فيتّبع ظاهِر المُتشابِه ابتغاء تأويل المُتَشابِه، وما يَعلمُ تأويل باطن الآيات المُتشابهات إلا الله، وما جعل الله الحُجّة عليكم في المُتشابِه؛ بل جعل الله الحُجّة في القرآن العظيم في آياته المُحكَمات البيّنات مِن أمّ الكتاب لعالِمكم وجاهِلكم لا يَزيغُ عنهنّ فيتّبع المُتشابِه إلا مَن في قلبه زيغٌ عن الحقّ، وغوى وهوى؛ فكأنّما خرّ مِن السّماء فتَخطَّفُه الطَّير أو تَهوي به الرِّيحُ إلى مكانٍ سحيقٍ في نار جهنّم في أسفل الأراضين السّبع مِن بعد أرضِكم، اللّواحة للبشر مِن حينٍ إلى آخر، وسوف تَظهر عليكم فتمرّ على أرضكم؛ فيُظهر الله بها المهديّ المنتظَر على كافّة البشر في يومٍ يَسبِقُ فيه الليل النهار، يَبيَضُّ مِن هوله الشَّعر وتبلغُ القلوب الحناجر لمَن أبى واستكبَر ولم يتّبع البيان الحقّ للذِّكر الدّاعي إليه المهديّ المُنتظَر بإذن الله الواحد القهّار، واقتربَ كوكب النَّار سقر وهو بما يُسمّونه بالكوكب العاشر، فلا أتغنّى لكم بالشِّعر ولا أُساجعكم بالنَّثر؛ بل المهديّ المنتظَر الدّاعي إلى الذِّكر في عصر الحِوار مِن قبل الظُّهور، وقد جاء القدَرُ المَقدورُ في الكتاب المَسطور لمُرور كوكب النَّار سقَر، أحد أشراط السّاعة الكُبَر وآية التّصديق للمهديّ المنتظَر.

    وقد أدركت الشمس القمر قبل أن يَسبِقَ الليل النّهار؛ نذيرًا للبشر وآية التّصديق للبيان الحقّ للذِّكر لمَن شاء مِنكم أن يتقدَّم أو يتأخّر، فلله الحُجّة البالغة، قد أعذر مَن أنذر، واقتَرب يومٌ عَسِرٌ على كافّة المُعرِضين مِن البشر عن الذِّكر ببأسٍ شديدٍ مِن الله الواحد القهّار، يُمطِرُ عليكم بأحجارٍ مِن سِجِّيلٍ كما فعَل بأصحاب الفيل فجعل كيدهم في تضليلٍ، حارقَةٍ خارقَةٍ مِن الكوكب العاشر، إذا أصابت الرّأس خرجت مِن الدُّبر فتجعَله كعَصفٍ مأكولٍ، ولن تأتي بالأحجار طيرٌ أبابيل؛ بل كوكب سِجّيل ( سقر ) سوف يمرّ عليكم بذاته فيُمطر عليكم بمَطر السَوْءِ يا معشر الكُفار، وذلك مِن كوكب النَّار بأسفل الأقطار مِن الأراضين السّبع، مَن اغتصَب مِن الأرض هذه شبرًا ليس له؛ طُوِّق به مِن الأراضين السّبع بسبعة أشبارٍ، وكثُر في الأرض الفساد وطغى كثيرٌ مِن العباد، وظَلم فيها القويّ الضّعيف، وتعاونتُم على الإثم والعدوان، وتركتُم سبيل الحقّ والرِّضوان للرّحمن يا معشر الإنس والجان، وأدعوكم إلى مُحكَم القرآن وسنة البيان الحقّ عن محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - إلا ما خالف منها لمُحكَم القرآن، فذلك افتراءٌ ما أنزل الله به مِن سُلطانٍ، وجاء مِن عند غير الرحمن مِن عند عدوِّه الشيطان على لسان شياطين الإنس والجانّ يُوحي بعضهم إلى بعضٍ ليُجادلوكم بالباطل، فإن اتّبعتموهم إنّكم لمُشركون، فأين تذهبون مِن الرّحمن إن تركتُم مُحكَم القرآن رسالة الله الشّاملة للإنس والجانّ.

    ونكتفي الآن مِن البيان مِن مُحكَم القرآن على لسان الإمام ناصر محمد اليمانيّ بوَحي التَّفهيم وليس وَسوَسة شيطانٍ رجيمٍ، وننتقل الآن مِن القرآن إلى سنّة البيان التي جاءت مِن عند الله على لسان رسوله إلى الإنس والجانّ، أحبّ خلق الله إلى نفسي وأحبّ إليّ مِن نفسي ومِن أمّي وأبي ومِن الناس جميعًا خاتم الأنبياء والمُرسَلين ورحمة الله للعالمين محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم، وإن كذَّبتُم ببيان القرآن على لسان محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - الحقّ التي لا تُخالف لمُحكَم القرآن فقد كذَّبتُم بكتاب الله وسُنّة رسوله الحقّ، ثم أتبرّأ منكم وأقول سُحقًا لكم كما سوف يقوله لكم محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - لئِن أبَيتُم اتّباع الحقّ مِن ربّكم، وإلى سُنة البيان مِن بعد القرآن إلى كافّة الإنس والجانّ فإن كفَرتُم بها كما كفَرتُم بمُحكَم القرآن فالحُكم لله وهو أسرعُ الحاسبين.
    ____________________



    بِسْمِ الله الرّحمن الرّحيم ..

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ألا إني أوتيت القرآن ومثله معه].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [اعرِضوا حديثي على الكتاب فما وافقه فهو مني وأنا قلته].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [وإنها ستفشى عني أحاديث فما أتاكم من حديثي فاقرءوا كتاب الله واعتبروه فما وافق كتاب الله فأنا قلته وما لم يوافق كتاب الله فلم أقله].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ستكون عني رواة يروون الحديث فاعرضوه على القرآن فإن وافق القرآن فخذوها وإلا فدعوها].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [عليكم بكتاب الله وسترجعون إلى قوم يحبون الحديث عني ومن قال علي ما لم أقل فليتبوأ مقعده من النار فمن حفظ شيئا فليحدث به].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [عليكم بكتاب الله فإنكم سترجعون إلى قوم يشتهون الحديث عني فمن عقل شيئا فليحدث به ومن افترى علي فليتبوأ مقعدا وبيتا من جهنم‏].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ألا إنها ستكون فتنة، قيل ما المخرج منها يا رسول الله؟ قال كتاب الله فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وحكم ما بينكم هو الفصل ليس بالهزل من تركه من جبار قصمه الله ومن ابتغى الهدى في غيره أضله الله وهو حبل الله المتين وهو الذكر الحكيم وهو الصراط المستقيم وهو الذي لا تزيغ به الأهواء ولا تلتبس به الألسنة ولا تشبع منه العلماء ولا يخلق عن كثرة الرد ولا تنقضي عجائبه، هو الذي لم تنته الجن إذ سمعته حتى قالوا‏: ‏{إنا سمعنا قرآنا عجبا يهدي إلى الرشد فآمنا به‏}‏ من قال به صدق ومن عمل به أجر، ومن حكم به عدل ومن دعا إليه هدى إلى صراط مستقيم].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [يأتي على الناس زمان لا تطاق المعيشة فيهم إلا بالمعصية حتى يكذب الرجل ويحلف فإذا كان ذلك الزمان فعليكم بالهرب قيل يا رسول الله وإلى أين المهرب قال إلى الله وإلى كتابه وإلى سنة نبيه‏ الحق].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ما بال أقوام يُشَرِّفون المترفين ويستَخِفّون بالعابدين ويعملون بالقرآن ما وافق أهواءهم، وما خالف تركوه، فعند ذلك يؤمنون ببعض الكتاب ويكفرون ببعض يسعون فيما يدرك بغير سعي من القدر والمقدور والأجل المكتوب والرزق المقسوم، ولا يسعون فيما لا يدرك إلا بالسعي من الجزاء الموفور والسعي المشكور والتجارة التي لا تبور].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [من اتبع كتاب الله هداه الله من الضلالة، ووقاه سوء الحساب يوم القيامة، وذلك إن الله يقول‏: ‏{‏فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ}].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [يا حذيفة عليك بكتاب الله فتعلمه واتبع ما فيه].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [مهما أوتيتم من كتاب الله فالعمل به لا عذر لأحد في تركه، فإن لم يكن في كتاب الله فسنة مني ماضية].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [ما هذه الكتب التي يبلغني أنكم تكتبونها، أكتابٌ مع كتاب الله‏؟‏ يوشك أن يغضب الله لكتابه].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [يا أيها الناس، ما هذا الكتاب الذي تكتبون‏: أكتابٌ مع كتاب الله‏؟‏ يوشك أن يغضب الله لكتابه قالوا يا رسول الله فكيف بالمؤمنين والمؤمنات يومئذ‏؟‏ قال‏: من أراد الله به خيرا أبقى الله في قلبه لا إله إلا الله].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [لا تكتبوا عني إلا القرآن، فمن كتب عني غير القرآن فليمحُهُ، وحدثوا عن بني إسرائيل ولا حرج ومن كذب علي فليتبوأ مقعده من النار].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [لا تسألوا أهل الكتاب عن شيء فإني أخاف أن يخبروكم بالصدق فتكذبوهم أو يخبروكم بالكذب فتصدقوهم، عليكم بالقرآن فإن فيه نبأ من قبلكم وخبر ما بعدكم وفصل ما بينكم].

    قال محمدٌ رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم: [لا تسألوا أهل الكتاب عن شيء فإنهم لن يهدوكم وقد ضلوا، إما أن تصدقوا بباطل وتكذبوا بحق، وإلا لو كان موسى حيا بين أظهركم ما حل له إلا أن يتبعني] صــــدق محمد رسول الله صلّى الله عليه وآله وسلّم.

    ويا معشر الباحثين عن الحقّ، فهل وجدتُم اختلافًا شيئًا بين بيان محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - وبين بيان الإمام المهديّ ناصر محمد اليماني للقرآن مِن ذاتِ القرآن؟ فلا حُجّة لكم على المهديّ المنتظَر ناصر محمد اليماني بعد إذ حاجَجتُكم بالبيان الحقّ للقرآن مِن ذاتِ القرآن، ثمّ بالبيان الحقّ مِن عند الرّحمن على لسان محمدٍ رسول الله في السُّنّة المُهداة، فلم تَجدوها تختلفُ مع بيان ناصر محمد اليماني للقرآن، ومَن حاجّني الآن بما خالَف لمُحكَم كتاب الله وبما خالَف لمُحكَم سنّة البيان على لسان محمدٍ رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فاشهَدوا عليه بالكُفر والإعراض عن الذِّكر، وعصى الله ورسوله والمهديّ المنتظَر، وما بعد الحقّ إلا الضَّلال، وسَلامٌ على المُرسَلين، والحمدُ لله ربّ العالمين..

    الدَّاعي إلى كتاب الله الذِّكر وسُنَّة رسوله الحقّ المهديّ المنتظَر مِن آل البيت المُطهَّر الذي جاء به القدر لتنفيذِ حِكمَة التّواطؤ في اسمي لاسم محمد رسول الله - صلّى الله عليه وآله وسلّم - فواطأ اسمه في اسمي في اسم أبي (ناصر محمد) ليجعَل الله في اسمي خبَري ورايَتي وعنوان أمري.

    ________________
    اضغط هنا لقراءة البيان المقتبس..



المواضيع المتشابهه
  1. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 05-06-2020, 03:24 AM
  2. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 16-05-2020, 03:46 PM
  3. مشاركات: 0
    آخر مشاركة: 23-12-2018, 03:23 PM
  4. مشاركات: 2
    آخر مشاركة: 20-06-2016, 02:54 AM
ضوابط المشاركة
  • لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
  • لا تستطيع الرد على المواضيع
  • لا تستطيع إرفاق ملفات
  • لا تستطيع تعديل مشاركاتك
  •